تأملی انتقادی بر نظریه ی «ضرورت بالقیاس» در تبیین ماهیت جملات اخلاقی و حل مسأله ی هست و باید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۱
3 - 24
حوزههای تخصصی:
نزد صاحبان نظریه ی ضرورت بالقیاس، تبیین ماهیت جملات اخلاقی با حل مسأله ی «هست و باید» هیوم، دو امر در هم تنیده است و پرداختن به یکی، عین پرداختن به دیگری است. این نظریه در راستای دست یابی به موارد بسیار مهمی در اخلاق، همچون کلیت، قطعیت، واقع گرایی، مطلق گرایی و داشتن معیار برای ارزیابی نظام اخلاقی مطرح شده است؛ لذا نگاهی نقادانه به این نظریه از اهمیت به سزایی برخوردار است. مقصد و مقصود مقاله ی حاضر ارزیابی نظریه ی ضرورت بالقیاس، هم در تبیین ماهیت جملات اخلاقی و هم در حل مسأله ی هیوم است. رویکرد نویسندگان دارای دو مرحله است؛ در مرحله ی اول مبناهایی برای ارزیابی یک نظریه، در حل مسأله ی «هست و باید» ارائه می شود؛ مرحله ی دوم با ارائه چهار نقد(مبتنی بر مبانی مطرح شده در مرحله ی اول) حول ابهامات و مبانی این نظریه انجام می پذیرد. به عقیده ی صاحبان مقاله، چهار نقد بر نظریه ی ضرورت بالقیاس وارد است:1- دور و تسلسل؛ 2- ناسازگاری با وظیفه گرایی؛ 3- مصادره به مطلوب؛4- انکار بدیهیات اخلاقی.روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی از نوع استنتاجی و به سبک مساله محور است.