خانه به مثابه موزه: بازسازی یک متن ترجمه شده بر اساس ساختارگشایی ژاک دریدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت و فلسفه سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۸)
159 - 185
حوزه های تخصصی:
خانه ها و موزه ها راویان مشترکی از جنس خاطره اند. بر خلاف سناریو ی هویّت مدرن که بدن را عاری از هرگونه خاطره ی فضایی می خواهد، فضا سازی در خانه ها به مثابه موزه ها مستعد گشایشی جهانی می باشند. این فضا مندی، حرکتی در"آستانه" است، با این قیاس که کاربران در یک موزه، انرژی ترکیب شده با فضای درونی موزه را امتداد می دهند. موزه بالذّات، آستانه است. امّا ما در خانه ها ساکن می شویم. این چالش، اغلب در موضوعات مهّم علوم انسانی با عنصری از جنس خاطره عجین می شود که در بسیاری از خاطرات، غیاب، عنصری برانگیزاننده است تا هر وقت که بتوان بازیافته و به گونه ای دگر باز-ساخته شوند. این باز-بینی در بناهای ترجمانی، با این فرض که اتمام بخشی از ناتمام های"دیگری"اند، در بستر تجارب متناقضِ فرهنگ و زبان بر ما حادث می شوند. دیگری می تواند همان مکانیّت فرهنگی باشد. واکاویِ تئوری ترجمه می تواند به بنیان نظریه های انتقادی در جامعه معماری، میان رشته با تخصص دقیق فلسفی، وسعت فهم دهد. هدف از انجام این پژوهش، به روش ساختارگشایی دریدایی، قیاس تحلیلی یک متن اصیل و ترجمه شده با محوریت زبانشناسی است. با این نگاه که هر بنای معماری می تواند یک متن نوشته شده باشد. حال با این سوال که آیا فرایند باز-سازی در معماری می تواند ترجمه ای از زبان متنیِ معماری شمرده شود؟ ریشه شناسی خاطره از نقطه نظر پل ریکور، والتر بنیامین و روش نقد ژاک دریدا بر نظریات او ادامه دهنده بحث می باشد.