برساخت اجتماعی طلاقِ پساسنت؛ مطالعه ی کیفی زنان متقاضی طلاق در شهر طبس ( 1400-1402)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
175 - 205
حوزه های تخصصی:
افزایش نرخ طلاق، یک مسئله اجتماعی است. با وجود رویکردهای نظری و مطالعات مبتنی بر شواهد در گذشته، به نظر می رسد که این افزایش، دلایلی متفاوت، نوظهور و بسترمند دارد. هدف تحقیق حاضر، کشف و واکاوی این موضوع، در میان زنان متقاضی طلاق در شهر طبس است. مطالعه از اسفند 1400 تا خرداد 1402 به روش کیفی و ضمن مصاحبه با 24 مشارکت کننده که به صورت هدفمند انتخاب شدند، انجام گرفت. تحلیل داده ها به روش نظریه زمینه ای انجام شد. یافته ها نشان می دهد که مهم ترین دلایل شکل گیری طلاق، تزلزل چندبعدی در خانواده از یک طرف و خودمحوری افراد از سوی دیگر است. عوامل زمینه ای، شامل فروپاشی حرمت های مفروض، بروز تعارضات و نیز اقدام به استفاده ابزاری از قانون می شود. عوامل مداخله ای نیز عبارتند از: تسهیل شدگی طلاق، هراس گریزی و ضعف مراکز مشاوره. پدیده هسته، عبارت است از طلاقِ پساسنت که نشان دهنده زنانه شدن طلاق و غالب شدن دلایل زنانه بر این امر در بستر مورد مطالعه است. طلاقِ پساسنت به معنای کمرنگ شدن دلایل و آسیب های گذشته در تقاضای طلاق است. افزون بر آن، گویای تغییرات بنیادین در باورها و هنجارهای مشارکت کنندگان درباره خانواده و سازوکار آن است. زنان مشارکت کننده، در حال بازتولید مفاهیم جدیدی از خانواده هستند که هویت و نقش سنتی و سازوکارهای زنان را در خانواده، به چالش کشیده و تعاریف جدیدی از نقش، حقوق و انتظارات زنان را به همراه دارد. تعاریفی که ورای مرزهای مرسوم خانواده است. موضوعی که مهم ترین مسئله خانواده در جامعه امروز ایران است. بنابراین، نیاز به تدقیق نظری و مطالعات بیشتر ناظر به یافته های تحقیق حاضر است. مدرنیته، جهانی شدن و تغییرات اجتماعی و فرهنگی جامعه، به تغییرات عمیق و وسیعی در نگرش به خانواده انجامیده است و تمرکز مطالعات آتی بر این موضوعات در حوزه خانواده پیشنهاد می گردد.