مطالب مرتبط با کلیدواژه

هستی شناسی جوهری


۱.

جایگاه هستی شناسی و شناخت شناسی ماتقدم در تفسیری از جوهر در مفهوم ارسطویی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شناخت شناسی تعریف چیستی هستی شناسی جوهری اصل های ماتقدم جوهر سیستم اشتراک لفظ وابسته به هسته

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی متافیزیک
تعداد بازدید : ۱۳۱۲ تعداد دانلود : ۷۸۳
جنبش های فلسفی دوره جدید، و به طور خاص نوع قرن هجدهمی آن، با کانت آغاز شد و سپس کم و بیش متأثر از جذبهکانتی ادامه یافت. به این شیوه فلسفهارسطو به اتهام غیر نقدی بودن و جزمیت به محاق فراموشی می رفت. در حقیقت ادعا شد که فلسفه ارسطو شناخت را بر پایه تجرید صور معقول یا ماهیت از اشیا بیرون از ذهن توضیح می دهد، و لذا متضمن پژوهش شرط های ماتقدم بر تجربه نیست. بنابراین اعتبار شناخت و آگاهی را از اعتبار چنین شرط هایی پژوهش نمی کند. مقاله حاضر پژوهشی است که روشن می نماید فلسفه ارسطو بر پایه تجرید ماهیت از ظرف خارج استوار نیست بلکه شرط های ماتقدم تجربه را به شیوه مخصوص به خود پژوهش می کند، زیرا شرط ها یا اصل هایی که در متافیزیک وی پژوهش می شود، اصل ها و مبادی «موجود بماهو موجود» است که ماتقدم بر هر تجربه است. این اصل ها و مبادی به نوعی متضمن در تعریف ماهیت هستند. از آنجا که چیستی مرکب از صورت وماده است، این اصل ها و مبادی انضمامیت جهان را مشعر داشته و بنابراین ارزش های تجربی را تأکید می کند. از این منظر، جوهر به مثابه یک نظام هستی شناسی ماتقدم تبیین می شود که شناخت شناسی بر آن استوار است.
۲.

نقش معانی متعدد موجود در تمایز افراد در فلسفه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زیرنهاد هستی شناسی جوهری شناخت شناسی صورت ژنتیکی فردیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۹ تعداد دانلود : ۳۷۱
تمایز افراد در فلسفه ارسطو بر پایه تفاسیر موجود در باب  نسبت صورت و ماده، خواه سنتی یا رایج، همچون مسئله ای بنیادی ظاهر می شود. مقاله حاضر ضمن نقادی از این تفاسیر می کوشد تا تفسیری کاملاَ متفاوت و جدید نسبت به گذشته عرضه کند که  نخست و به طور اصیل مبتنی  بر فصل دوم از کتاب چهارم و سپس کتاب زتا از کتاب متافیزیک ارسطو است. این مقاله به اعتبار این دکترینش برخی از مفاهیم بنیادی ارسطو چون چیستی یا ماهیت و به طور کل شناخت شناسی و همچنین هستی شناسی را در یک شیوه کاملاَ جدیدی بر پایه معانی متعدد موجود تبیین می کند. تفسیر حاضر سازگاری مفهوم ارسطویی از معانی متعدد موجود (بر پایه تفسیر ما) با مفهوم منطق جدید از عبارت های تابعی از سویی و از سویی دیگر با مفهوم صورت تا آنجا که به علم ژنتیک، از منظر نقدی ما به این علم، مربوط است، نشان می دهد. بنابراین به اعتبار این تفسیر، ابعاد پنهان تحلیل ارسطو از معانی متعدد موجود و نسبت آن با کل فلسفه او و به طور خاص با تمایز افراد بیشتر روشن می شود. در فصل پایانی ما استدلال می کنیم که روش تفسیر سنتی و دیوید راس گرفتار مسائل چاره ناپذیری هستند.