مطالب مرتبط با کلیدواژه

قوه عقل


۱.

جایگاه و کارکرد قوه حاکمه تأملی در فاسفه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبا شناسی غایت مندی طبیعت غایت شناسی قوه حکم تأملی قوه حکم تعینی قوه فهم قوه عقل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید کانت تا ابتدای دوره معاصر
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۱۳۵۹ تعداد دانلود : ۵۸۸
کانت میان قوه حکم تعیّنی و قوه حکم تأملی تفاوت قائل است و آن را در دو قلمرو زیباشناسی و غایت شناسی تبیین می کند. قوه حکم به معنای کلی، قوه ای است که به جزئیات ذیل قانون کلی می پردازد؛ اگر کلی به مثابه قانون از پیش فراهم باشد، قوه حکم تعیّنی است و چنانچه جزئیات فراهم باشد و کلی باید استخراج یا کشف گردد، قوه حکم تأملی است. کانت تلاش می کند تبیین نماید که همان گونه که قوه فهم اصل یا اصولی آزاد از تجربه دارد، برای قوه حکم نیز باید اصلی آزاد از تجربه یافت. این اصل آزاد از تجربه برای قوه حکم تأملی، اصل غایت مندی درونی طبیعت است.
۲.

ظرفیت فلسفه ابن سینا در بازیابی ابعاد گرایشی فطرت(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۱۰۱
بحث درباره فطرت و ابعاد آن بعداز دوره صدرالمتألهین به نحو مدون در مباحث انسان شناسی فلسفی وارد شد و در فلسفه ابن سینا دیده نمی شود. به نظر می رسد تلقی قرآنی بودن این بحث و تصور کارکرد صِرف آن در اثبات وجود خداوند متعال، در مطرح نشدن آن در مباحث فلسفی پیشینیان اثرگذار بوده است؛ باوجود آن، ازطریق تعریفی که حکمای متأخر درباره فطرت به دست داده اند، می توان مباحث مرتبط با ابعاد این مقوله را به صورت پراکنده در آثار شیخ الرئیس یافت. درخصوص مقوله فطرت ازنگاه ابن سینا، آنچه بیشتر موردتوجه محققان قرار گرفته، جنبه ادراک فطری و عنایت به قوه عقل است؛ چنان که برخی علت مطرح نشدن بحث فطرت در آثار این فیلسوف را عینیت فطرت و عقل دانسته اند؛ از این روی، در مقاله حاضر، بُعد مغفول گرایشی فطرت موردتوجه قرار گرفته و سؤال اصلی پژوهش، آن است که آیا در فلسفه ابن سینا فطرت همان عقل است یا حکمت سینوی ظرفیت بازیابی ابعاد گرایشی فطری موردنظر متأخران را دارد. درطول مقاله مشخص خواهد شد که در آثار بوعلی، درباره گرایش های سرشتی انسان به معبود و زیبایی سخن گفته شده است و البته درباب استناد گرایش فطری به فضایل اخلاقی در نگاه او اختلاف نظرهایی وجود دارد. آنچه بیشتر، شیخ الرئیس را درزمره ملتزمان به نظریه فطرت قرار می دهد، بازتعریف عرضه شده ازسوی او درباره انسان است. وی تأکید کرده فصل انسان نه ناطق بودنش، بلکه نفس انسانی است و از ویژگی های این نفس، استعداد نطق است. تأکید ابن سینا بر وجودداشتن میل و عشق ویژه انسان به پروردگار و زیبایی دوستی را می توان به عنوان دیگر لوازم حقیقت وجود نفس انسانی، تأکیدی بر بُعد گرایشی سرشت انسان محسوب کرد.