بررسی رابطه ی آموزش ترکیبی و احساس عدم پذیرش با عملکرد تحصیلی در دانشجویان دانشگاه پیام نور با نقش میانجی اشتیاق تحصیلی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی آموزش ترکیبی و احساس عدم پذیرش با عملکرد تحصیلی در دانشجویان دانشگاه پیام نور با نقش میانجی اشتیاق تحصیلی، به صورت توصیفی و پیمایشی انجام شد. جامعه ی آماری شامل 743 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور خلخال بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و با کمک جدول مورگان، 248 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ی محقق ساخته ی آموزش ترکیبی و پرسشنامه ی احساس عدم پذیرش آماند و همکاران (2020) و اشتیاق تحصیلی وانگ و همکاران (2011)، به همراه نمرات پایان ترم تحصیلی دانشجویان استفاده شد. برای تبیین روابط بین متغیرها، از ضریب همبستگی و برای مدل سازی، از معادلات ساختاری استفاده شد. در یافته ی اولیه، ضریب همبستگی بین آموزش ترکیبی و اشتیاق تحصیلی با عملکرد تحصیلی به ترتیب 369/0 و 386/0 دارای رابطه ی مثبت، اما بین آموزش ترکیبی و احساس عدم پذیرش با عملکرد تحصیلی 212/0- دارای رابطه ی منفی محاسبه شد. یافته ی تحلیل ساختاری نیز نشان از تأثیر مثبت آموزش ترکیبی با نقش میانجی اشتیاق تحصیلی بر عملکرد تحصیلی (37/0=β)، و تأثیر منفی احساس عدم پذیرش با نقش میانجی اشتیاق تحصیلی بر عملکرد تحصیلی (28/0-=β) داشت. نتیجه ی نهایی این که آموزش ترکیبی به همراه اشتیاق تحصیلی به عنوان عامل میانجی، کاهش دهنده ی تأثیرات منفی احساس عدم پذیرش بر عملکرد تحصیلی دانشجویان بود.