نقش الگوی هژمونی فرهنگی با محوریت عصبیت قومی ومذهبی در یکپارچگی و گفتمان سیاسی ایران عصر صفوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
برجسته ترین خصیصه حکومت صفویان، تاسیس هویت ملی مستقل و یکپارچه است در این دوره حفظ و پاسداری از امر سنت البته با پشتوانه بهره گیری از الگوی هژمونی عصبیت مذهبی وقومی در عین توجه به نمودها و نمادهای نوپدید ، گفتمان سیاسی چیره را تحت تاثیر قرار داده و منظومه نشانگان و سامانه مفصل بندی آن را صورتبندی نموده است.گفتمان سیاسی صفوی، باتوجه به حکومت و جامعه ی ایلی آن عصر وتنیده شدن آن با مذهب ،آمیزه ای از ایستارهای گوناگون ایرانیان ازجمله حضور و تأثیرآیین ومذهب در ابعاد روحی و روانی ، نقش عنصر همبستگی قومی در سازمان و ساختارمدیریت را عرضه نموده است. در چنین فراگردی، شاه، نشانه کانونی این سامانه معنایی است .متن پیشرو، با به پرسش گرفتن معنا، ضمن بیان نقش توان بخشی الگوی هژمونی فرهنگی بامحوریت همبستگی مذهبی وقومی و مقام و صلاحیت های مفهوم شاه دراجرای بهینه این الگودر هنگامه صفویه، در پی آزمون این فرضیه است که گفتمان سیاسی دوران صفوی با بهره گیری ازمنابع تصوف، تشیع، ایرانی بودن (ملیت ایرانی و سنت ایرانشهری)، سنت خلافت (سلطنت) اسلامی و تمدن غربی درطراحی این الگو سامان یافته و نقشها و کارویژه پادشاه نیز از رهگذر برخورد این مفاهیم، درجایگاه مرجعیت شاه ،قابل فهم می باشد .