مطالب مرتبط با کلیدواژه

جاودانگی انسان


۱.

انگیزش زیست اخلاقی براساس جاودانگی انسان در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جاودانگی انسان تجسم اعمال کارکرد بیرونی اخلاق کارکرد درونی اخلاق انگیزش اخلاقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۹ تعداد دانلود : ۱۶۶
کارکرد اخلاق در انسان برحسب نوع نگاه به ابعاد وجودی او فرق دارد. برخی انسان را تک ساحتی و مادی می پندارند که با مردن، نابود می شود و برخی دیگر انسان را دوساحتی (بدن و نفس) می دانند که با مردن، نیست نمی شود و همچنان به حیات خود ادامه می دهد. مسلّماً کارکرد اخلاق براساس این دو نگاه متفاوت است. براساس دیدگاه اول، کارکرد اخلاق کاملاً اجتماعی و بیرون از فاعل اخلاقی است و انسان با مردن تمام آنچه را به لحاظ زیست اخلاقی به دست آورده است همراه خود به عالم نیستی می برد. اما براساس دیدگاه دوم، اخلاق علاوه بر کارکرد بیرونی، کارکرد درونی نیز دارد و اخلاق با جان آدمی سروکار دارد و حقیقت انسان و شکل گیری هویت او با ارزش های اخلاقی تحقق می یابد و با مردن، گرچه ساحت مادی انسان در زیر خاک قرار گرفته، می پوسد، اما ساحتی که با ارزش های مثبت یا منفی اخلاقی شکل گرفته است، به حیات خود ادامه خواهد داد. به نظر می رسد انگیزه زیست اخلاقی در این دو نگاه بسیار متفاوت است. این مقاله کوشیده است علاوه بر نقش کارکرد اجتماعی اخلاق، نقش جاودانه بودن انسان از منظر قرآن در انگیزش زیست اخلاقی را تبیین کند.
۲.

تحلیلی بر جاودانگی انسان و کارکرد آن در اخلاق از دیدگاه علامه مجلسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۸۶
علامه مجلسی یکی از معدود محدثانی است که به حوزه کلام و اخلاق ورود پیدا کردند. از نظرگاه ایشان، بسیاری از مباحث کلامی تاثیر و نقش برجسته در اخلاق دارد. ایشان، جاودانگی انسان را در پیوندی وثیق با مباحث اخلاقی قرار می دهند و معتقدند انسان بعد از مرگ با هر دو ساحت نفس و بدن دنیوی خود تا ابد به مصلحت الهی خلود خواهد داشت. جنبه نوآوری دیدگاه ایشان این است که ملاک این همانی بعنوان شرط بقاء در عالم اخروی، صرفا نفس یا بدن دنیوی نیست و هر دوی این ها توأمان در جاودانگی انسان دخیل هستند. لذا این تفسیر از جاودانگی در سه حوزه معنابخشی، انگیزه بخشی و هدف داری در آموزه های اخلاقی، نقش و کارکرد خود را ایفا می کند. این پژوهش با رویکردی تحلیلی با رجوع به آثار ایشان به بازخوانی اندیشه های وی در این زمینه می پردازد.
۳.

نقش جاوادنگی انسان در نادرستی سقط جنین بر اساس استدلال بالقوگی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جاودانگی انسان سقط جنین استدلال بالقوگی اخلاق کاربردی قبیح بودن سقط جنین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۲
سقط جنین یکی از مسائل مهم و چالش برانگیز در اخلاق کاربردی است. مخالفان، استدلال های متنوعی بر نادرستی سقط جنین مطرح کرده اند که یکی از آنها، استدلال بالقوگی است. بر اساس این استدلال، گرچه جنین از لحظه لقاح، انسان نیست، ولی با توجه به قوه جنین برای انسان شدن، سقط کردن آن نادرست است. اشکالات متعددی بر این استدلال وارد شده است که می توان به آنها پاسخ داد. تنها یک اشکال است که ظاهراً گریزی از آن نیست؛ البته درصورتی که انسان مورد نظر در استدلال را موجودی مادی بدانیم که تفاوت اساسی با حیوان ندارد و با مردن، نیست و نابود می شود. ازاین رو می توان این اشکال را به آن استدلال وارد کرد که انسانی که در نهایت، نیست و نابود می شود و دیگر هیچ اثری از او در این جهان باقی نمی ماند، چه تفاوتی می کند که الان نابود شود یا پنجاه سال دیگر؟ اگر نگاه به انسان تغیر کند و انسان، آمیزه ای از بدن و نفس باشد و مردن نیز به معنای نیستی و نابودی نباشد و نفس همچنان به حیات خود ادامه دهد و چگونگی زیست او در آن سرا، وابستگی تام و تمام به چگونگی زیست او در دنیا داشته باشد، در این صورت، انسان تفاوتی اساسی با حیوان دارد و ارزش حیات آن دو با یکدیگر اصلاً قابل مقایسه نیست. در نتیجه، جنین که انسانی بالقوه است، ارزشی برابر با انسان بالفعل دارد و سقط کردن آن، به لحاظ اخلاقی نادرست است. در این مقاله، نقش جاودانگی انسان در نادرستی سقط جنین بر اساس استدلال بالقوگی تبیین خواهد شد. نتیجه ای که از این تبیین به دست می آید این است که اگر انسان را موجودی جاودانه و باارزش بدانیم، جنین نیز که انسانی بالقوه است، واجد ارزش بوده و سقط کردن آن قبیح است.