مطالب مرتبط با کلیدواژه

جایگاه طبقاتی


۱.

کاربست مفهوم «فانتزی عشق» لاکان در تبیین طلاق به منزله مسئله ای اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جایگاه طبقاتی جذابیت های بدنی سوژه فانتزی فانتزی جذابیت های مردانه فانتزی جنسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۸۸
در قرن اخیر، با رشد و توسعه جوامع، افزایش سرسام آور انواع آسیب های اجتماعی در جوامع مختلف رخ داده است. از مواردی که به منزله آسیب تلقی می شود، طلاق در جامعه ایران است. امروزه، سوژه های انسانی، فانتزی هایی را برای خود می سازند تا موقعیت خیالی خود را در ساختار اجتماعی نشان دهند. هدف مقاله حاضر آن است که با استفاده از مفهوم عشق و فانتزی لاکان، یک مسئله اجتماعی (طلاق) را تبیین کند. بدین منظور، چارچوب مفهومی ای ملهم از نظریه ژاک لاکان درباره فانتزی و جنس عشق و طلاق در مباحث لاکان منظومه روشی این مقاله را تشکیل می دهند. وجه ناخودآگاه وقوع طلاق با استفاده از مفهوم فانتزی لاکان، بین 9 زن طلاق گرفته تحلیل شده و داده ها از طریق مصاحبه عمیق گردآوری شده است. یافته های مقاله نشان می دهد مخاطب بر حسب سناریوی فانتزی گونه و با میلی برساخته شده، در صدد یافتن آن مصداق فانتزی در جامعه برمی آید، اما هنگام دسترسی، سوژه با تجربه ناخوشایند واقعیت روبه رو شده و مصداق عینی فانتزی را فردی معمولی می یابد که هیچ وجه مشترکی با تصویر خیالی از آن ندارد.
۲.

جوانان و طبقه؛ در مسئله معنا و انتساب(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۳
مقاله حاضر براساس روش کیفی و استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته و با تحلیل تماتیک اطلاعات بدنبال آن است که جوانان چه معنایی از طبقه دارند و چگونه خود را به طبقه ای خاص منتسب می کنند. نمونه مطالعه شامل 25 تن از جوانان مجرد و متأهلِ هر دو جنس است. مطالعه بیان می دارد طبقه از نگاه جوانان ضمن آنکه ترکیبی از وجوه مختلف است مرکب از جنبه های ذهنی و عینی نیز هست. همین امر طبقه را تفسیرپذیر می کند به گونه ای که وضعیت های یکسان قضاوتهایِ متفاوتِ طبقاتی می آفریند و مرزهای طبقاتی را کدر می کند. این مسئله به واسطه آنکه جوانان مستقل نیستند و پایگاه شغلی باثباتی نیافته اند و بنابراین خود را به واسطه خانواده و با ملاکهای نمادین و فرهنگی تعریف می کنند تقویت می شود. به همین ترتیب از آنجا که طبقه بندی جوانان براساس تعاریفِ متمایز هر یک از ایشان از موقعیت منحصر به فرد خود بنا می شود کلیت های اجتماعی متمایز نمی آفریند. نتیجه نوعی ابهام در طبقه بندی و فقدان خطوط مرزی طبقاتی در زندگی جوانان است. ابهام طبقاتی سبب می شود جوانان به شکل بین ذهنی درک مشترکی از وضعیت و سرنوشت خود پیدا نکنند و توده ای نامتقارن و فاقد سرنوشت مشترک گردند. سرانجام تفسیرپذیری و جنبه تعریفی طبقه باعث می شود تا جوانان به طور ذهنی جایگاه طبقاتی برجسته تری را به خود منتسب کنند و به واسطه آن توانایی های خود را در شکل دادن به زندگی نامه بیش از اندازه ارزیابی نمایند. این امر می تواند سبب خطای شناختی جوانان در درک موقعیت خود شود و نوعی احساس عاملیت کاذب در ایشان بیافریند.