مطالب مرتبط با کلیدواژه

سیاست خارجی و امنیتی


۱.

سیاست های فراآتلانتیکی فرانسه در دوران نیکلا سارکوزی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ایران آمریکا ناتو سارکوزی سیاست خارجی و امنیتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۳ تعداد دانلود : ۴۵۰
با قدرت یافتن نیکلا سارکوزی، سیاست خارجی فرانسه در چرخشی آشکار ماهیتی آمریکا گرا پیدا کرد. سارکوزی از همان ابتدای کسب قدرت، سیاست همسویی با آمریکا را در پیش گرفت. آتلانتیک گرایی اهرمی مهم و اجتناب ناپذیر در سیاست خارجی سارکوزی قلمداد می شود و وی با فاصله گرفتن از سیاست های سنتی گلیستی نقطه عطفی را در سیاست خارجی بعد از دوگل رقم زد. این گرایش نوین، جدای از سیاست های فراآتلانتیکی فرانسه در رابطه با ایران نیز نمود دارد و به روشنی تغییرات سیاست فرانسه را که از نزدیکی به آمریکا سرچشمه می گیرد نشان می دهد. رویکرد نوین سارکوزی در سیاست خارجی، در برگیرنده نگرش متوازنی از اروپامداری و آتلانتیک گرایی است که در آن، اتحادیﺔ اروپا و ناتو مکمل استراتژیک و عملیاتی یکدیگر تلقی می شوند. سارکوزی به دنبال بازتعریف نقش فرانسه در مناسبات بین المللی بود و تلاش کرد با اهرم آتلانتیک گرایی و نزدیکی به آمریکا، به نفوذ و اعتبار بیشتر در صحنه بین المللی دست یابد. سارکوزی به موازات تقویت تعاملات فراآتلانتیکی، با اعلام بازگشت کشورش به شاخه نظامی ناتو، برای کسب سهم بیشتری از فرماندهی ناتو و همچنین اعزام نیرو به افغانستان تلاش کرد.
۲.

سیاست خارجی و امنیتی آمریکا در بحران غزه (۲۰۲۴- ۲۰۲۳)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بحران غزه سیاست خارجی و امنیتی منافع راهبردی رژیم صهیونیستی آمریکا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۱۹
بحران  اخیر غزه که بعد از عملیات طوفان الاقصی در 7 اکتبر  ۲۰۲۳ آغاز شد، یکی از پیچیده ترین تحولات در رابطه با مساله فلسطین و رژیم صهیونیستی می باشد. این بحران، به واسطه خشونت های مستمر، تخریب زیرساخت ها و نسل کشی رژیم صهیونیستی، توجه جامعه بین المللی را به خود جلب کرده است. تحولات در غزه، به ویژه درگیری های نظامی، وضعیت انسانی و تحولات سیاسی داخلی و منطقه ای، به ناچار موجب شکل گیری و تغییراتی در رویکردهای سیاست خارجی آمریکا شده است. لذا سؤال اصلی پژوهش عبارت از این است که سیاست خارجی و امنیتی آمریکا در بحران غزه طی سال های ۲۰۲۳ - ۲۰۲۴ مبتنی بر چه مؤلفه هایی بوده است ؟ در پاسخ به سؤال فوق این فرضیه مطرح می شود که: «سیاست خارجی و امنیتی آمریکا در بحران غزه مبتنی بر تلاشی متناقض برای حفظ همزمان نقش و اعتبار خود به عنوان حامی حقوق بشر و دموکراسی و در عین حال تضمین منافع راهبردی و ژئوپلیتیکی رژیم صهیونیستی در منطقه بوده است که این تعارض ناشی از تعامل میان فشارهای داخلی مانند منافع گروه های لابی و اولویت های نخبگان سیاسی با نیاز به حفظ جایگاه استراتژیک آمریکا در سطح بین المللی و منطقه ای است» یافته های پژوهش نشان می دهد این سیاست ها با اظهارات علنی در حمایت از حقوق فلسطینیان و مدیریت انتقادات بین المللی و اقدامات عملی در پشتیبانی قوی از رژیم صهیونیستی در قالب ارائه حمایت های مالی، نظامی، امنیتی و دیپلماتیک متجلی شده است. این تناقض آشکار میان گفتار و عمل، ارائه دهنده تصویر دوگانه ای از سیاست خارجی و امنیتی آمریکا در این بحران بوده است. این پژوهش با پذیرش مفروضه های روش کیفی  و با بهره گیری از رویکرد توصیفی- تحلیلی و با جمع آوری داده ها از طریق روش مطالعه اسنادی و کتابخانه ای سامان یافته است.