کارکرد نظریه منطق گفتگویی میخائیل باختین در بازنمود اندیشه های پایداری و بیداری اسلامی در قصیده جداریه محمود درویش(مقاله علمی وزارت علوم)
میخائیل باختین (1895-1975م) از اندیشمندان و نظریه پردازان برجسته نقد ادبی است و نظریه «مکالمه گرایی» (Dialogism) او به بررسی زمینه های ایجاد گفتگو و چندصدایی در متون می پردازد، لذا از این جهت می توان بر پایه آن مقاصد ادیبان پایداری و شیوه های انتقال مفاهیم اجتماعی را بررسی نمود. ( مسئله ) پژوهش حاضر بر آن بوده تا با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی کارکرد مؤلفه های منطق گفتگویی باختین از قبیل تک گویی، کارناوال، چند زبانی و کرونوتوپ در قصیده جداریه محمود درویش، شاعر و نویسنده مقاومت فلسطین (1941-2008م) بپردازد. ( روش ) دلیل انتخاب این موضوع پژوهشی، از آن روست که قصیده مزبور به عنوان یکی از عوامل پویایی شعر درویش، محصول سال های اسارت وی در زندان های رژیم صهیونیستی و نوعی مقاومت و پیکار علیه زورگویان رژیم اشغالی تلقّی می شود. با عنایت به نتایج پژوهش، درویش در این قصیده پرمعنا با بهره گیری از برخی آموزه های نقد ادبی مدرن به انتقال تفکر پایداری و مقاومت به دیگران می پردازد و می کوشد تا با تکیه بر گزاره های خطابی نظیر پرسش، ندا، امر، نمادها و شخصیّت های تاریخی که بر منطق گفتگویی دلالت دارند و برجسته ترین شگرد او برای آفرینش فضای چندصدایی هستند، بر خاصیّت گفتگومندی شعرش در راستای ایجاد همبستگی و بیداری اسلامی بیفزاید. ( یافته ها )