مطالب مرتبط با کلیدواژه

معرفتشناسی دینی


۱.

رابطه سنت گرایی با معرفت دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سنت گرایی معرفت دینی حکمت خالده وحدت متعالی ادیان معرفتشناسی دینی اصل توجیه باور دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۱۳
جریان سنت گرایی یکی از گفتمان های مهم دوران معاصر است که به بررسی «سنّت» به عنوان پدیده ای با منشأ الهى می پردازد. جریان سنت گرا، هر سنتى را جلوه ای از جلوه های خورشید هدایت و موجی از دریای حقیقت می داند. این نوشتار، با رویکردی گزارشی، تحلیلى به این موضوع می پردازد که چگونه می توان به این رهیافت رسید که آیا سنت موردنظر سنت گرایان، تا چه اندازه می تواند با معرفت دینی  ارتباط پیدا کند؟ همچنین این پژوهش، از یک سو خود مقدمه اى است براى جریان شناسى تفکر دینى معاصر و از سوی دیگر پى جویى و بهره گیرى از آنها براى به سازى معرفت دینى و رویارویى منطقى با پرسش ها و چالش هاى فراروى مطالعات جریان شناسانه است. وحدت متعالی ادیان، از جمله مؤلفه های گفتمان سنت گرایی است که به نوعی حاصل رویکرد آنان را به ادیان نشان می دهد. سنت گرایان با تکیه بر تنوع ضروری وحی ها، اصل راست آیینی، تمایز قلمرو ظاهر و باطن و وحدت درونی ادیان می کوشند وجوه اختلافی میان ادیان را کنار زده، به گوهر مشترک میان آنها دست یابند. از این منظر، اختلاف میان ادیان، سطحی و ظاهری است و همه ادیان در سطحی متعالی به وحدت می رسند. مقاله حاضر پس از تشریح محتوای اصول یاد شده از نظر سنت گرایان، به نقد و بررسی این مفهوم در گفتمان سنت گرایی می پردازد. همچنین سنت گرایی با توجه به این که به اصل یگانه و متعالی میان ادیان و سنن معتقد است و متناظر با این اصل در نهاد انسان ها نیز قایل به اصلی متعالی است، راه تعامل میان ادیان را هموار کرده است. و از آنجا که ادراکات حضوری و شهودی و نیز باور به وحی و خدا، جزء اصول آن است، راه تعامل دین با سنت را نیز فراهم آورده است. اما از آنجا که هیچ دین یا مسلکی را برتر از ادیان یا مسلک های دیگر نمی داند، و هر دینی را برای پیروان خود ارزشمند و مطلق می پندارد، به نظر می رسد راه ارزیابی را محدود می کند.
۲.

رویکرد ایمانگرایانه در معرفت شناسی دینی پلانتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۸ تعداد دانلود : ۱۸۸
ویتگنشتاین با نگاه زبان شناختی به باورهای دینی و کیرکگارد با نگاه متعارض به گزاره های دینی جزء ایمان گرایان قلمداد می شوند. پلانتینگا رویکرد برون گرایانه و اعتمادگرایانه دارد. وی در سازوکار رسیدن به معرفت شناسی عام خود ابتدا از عملکرد قوای صحیح معرفتی و معرفت تضمین شده سخن می گوید و سپس با این مبانی وارد معرفت شناسی دینی می شود. پلانتینگا در معرفت شناسی دینی دارای رویکرد فضلیت محوری است. فضیلت مندی باورهای ناشی از حس الوهی، به خاطر پایه و یقینی بودن این قوه است. استدلال بر اساس پایه بودن باورهای دینی ما را به ایمان گرایی رهنمون می کند. او از پایه بودن باورهای حاصل از حس الوهی، معرفت طبیعی خداوند را نتیجه می گیرد. این شناخت، طبیعی، غیر عقلانی، موثق و تضمین شده است. پلانتینگا در تجربه دینی نیز ایمان گرایانه عمل کرده است؛ زیرا باورهای دینی حاصل از تجربه دینی باورهایی پایه و خطاناپذیر هستند؛ بنابراین اعتقاد به خداوند هم به نحو پایه و بدون استدلال پذیرفته می شود. پلانتینگا با آنکه در ظاهر به ایمان گرایی اعتراف نمی کند و چنین ادعایی را قبول ندارد، ایمان گرابودن وی از لوازم پذیرفتن نظریاتش است و بدون قائل شدن به ایمان گرایی میتوان گفت دستگاه و ساختار معرفت شناسی دینی او به درستی طرح ریزی نشده است.