خشنودی و خرسندی در متن های باستانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خرسندی و خشنودی از اساسی ترین مفاهیم، در جهان بینی باستانی ایران هستند. نوعی نگاه به جهان که در آن همه ی درجات احساس شادمانی از جایگاه و اهمیت فراوانی برخوردار است و یکی از راستین ترین این شادی ها از احساس خرسندی و خشنودی برمی خیزد. پژوهش در راستای معنای این واژه ها و مفاهیم پیرامون آن ها از اوستا تا فارسی نو، در فهم جهان بینی کهن ایران و نیز بسیاری از پیچیدگی های معنایی اندیشگان زبان پارسی دری راهگشاست. پرسش اصلی ما در این پژوهش تعیین اهمیت و جایگاه این مفاهیم و بررسی سویه های متفاوت معانی آن ها در متن های باستانی ایران است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و داده بنیاد است و کوشش می کنیم ضمن ریشه یابی این دو واژه به پیگیری اندیشگان پیرامون این موضوعات در اوستا و متن های پهلوی بپردازیم. پس از بررسی شاهد مثال های متعدد نتیجه می گیریم که خشنودی و خرسندی هر دو در معنای شادی و رضایت در متن های باستانی ایران نمود فراوان دارند. در اوستا و متن های پهلوی بارها بر تلاش برای کسب خشنودی اهورامزدا و ایزدان تأکید شده است و خشنودی در این جایگاه ها به معنای شادمانی و رضایت است. همچنین برای واژه ی خرسندی معانی مشابهی در اوستا و متن های پهلوی می یابیم که با رضایت، شادمانی، کار و تلاش، خویشکاری و از همه مهم تر خردمندی پیوند دارد. در این شیوه ی نگرش که بین مینو و گیتی تعادل برقرار می شود ضمن اینکه تلاش برای آبادانی گیتی تحسین می شود، بر عدم وابستگی به آن تأکید می گردد. همچنین خرسندی از سویی به جهت وجود جهان بینی های تقدیرگرایانه گاه در ارتباط با معانی اشراقی چون نهش چیز گیتی، دوری از آز و بی اعتباری دنیا به کاررفته است.