تحلیل جامعه شناختی همسرستایی و نکوهش همسر (زن-مرد) در شعر و ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم اجتماعی (فردوسی مشهد) سال هجدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
403 - 373
حوزه های تخصصی:
جنس زن در شعر و ادب فارسی چهره مثبت ندارد و در اشعار معمولاً مورد بی مهری گویندگان قرارگرفته است، اما آنگاه که در جایگاه همسر قرار می گیرد، با اینکه در ادبیات کلاسیک در هاله ای از ابهام و پوشیدگی قرار می گیرد، کم وبیش ستایش می شود، ولی در غزل معاصر از جایگاه والایی برخوردار است که پیوسته در قاب مدح و ستایش شاعران قرار می گیرد. همسر (مرد) در غزل فارسی چه کلاسیک و چه معاصر کمتر نمود دارد، ولی همین تعداد کم، کمتر ستایش شده است و بیشتر از طرف زنان نکوهش شده است. هدف از نگارش این مقاله، بررسی و تحلیل همسرستایی و نکوهش همسر (زن مرد) در شعر و ادب فارسی است. روش کار کتابخانه ای و توصیفی تحلیلی است. نتایج پژوهش نشان می دهد که در شعر کلاسیک شاعران کمتر از همسر (زن) خویش سخن گفته اند و اگر از او ستایش کرده اند، بسیار محدود و بیشتر در مرثیه وفات آن ها شعر سروده اند و از همسر (مرد) خبری نیست، اما در غزل معاصر از آن تفکرات مردسالاری و مردمحوری تا حد زیادی کاسته شده و به ویژه همسر (زن) شاعر ستایش و مدح شده است و حتی مردان در جایگاه همسر گاه ستایش و گاه نکوهش شده اند. در این دوره ذهنیت غنایی شاعران تغییر کرده است و آن ها نه تنها زبان به ستایش همسر (زن) خود گشوده اند، حتی نام آن ها را هم در غزل ذکر کرده اند که در ادبیات کلاسیک ما اصلاً سابقه ندارد.