بازتعریف صنایع دستی معاصر ایران با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از ابتدای شکل گیری تمدن بشری، صنایع دستی به عنوان حیاتی ترین امکان برای حفظ و تداوم شرایط زیستِ بشر در خدمت انسان بوده و تا به امروز نیز حضور آن به عنوان امکانی برای تبیین هویت و معرفی فرهنگ غنی تمامی تمدن ها حائز اهمیت است. صنایع دستی همچنین در هر دورانی به فراخور تغییر شرایط زیست و نیاز جامعه، رویکردی جدید یافته و به نیازهای مادی و معنوی مخاطب، پاسخی متناسب می دهد. مجموع این ویژگی ها باعث می شود تا این مفهوم، نمونه ای کارآمد و مؤثر در زمینه صنایع خلاق و فرهنگی باشد. از سوی دیگر تنوع فنی و گستردگی اقلیمی آن تعاریفِ متعدد (و گاه مبهمی) برای صنایع دستی ارائه داده است. در این میان و با توجه به مفاهیم و مؤلفه های آینده پژوهی، به نظر می رسد هیچ یک از این تعاریف به ویژگیِ روزآمد بودن این هنر- صنعت(جنبه معاصر بودن) و تأثیر آن در ایجاد توسعه پایدار نپرداخته اند. لذا در این پژوهش بنیادی با رویکرد آینده پژوهیِ اکتشافی، تلاش می شود تا با مرور پیشران های مفهومی جهت نیل به توسعه پایدار، تعریفی علمی، نوین و راهبردی با هدف حفظ جایگاه صنایع دستی معاصر ارائه شود. در این مسیر، گردآوری داده ها، بر اساس مطالعات اسنادی و منابع کتابخانه ای در کنارِ روش میدانی (دلفی کلاسیک) است. نتیجه این پژوهش مبین آن است که وجه تمایز صنایع دستی معاصر با تعاریف سنتی، در ارتباط معنادار آن با صنایع خلاق است. در دنیایی که سرعت گذر زمان به حدی است که ارزش آن درک نمی شود، در اختیار گرفتن و خلق زمان، موهبتی است که با طراحی سناریوهایی آینده نگرانه، صنایع دستی معاصر را به راهکاری برای توسعه فرهنگی و اقتصادی بدل می کند. به این منظور می توان صنایع دستی معاصر را برای نسل امروز و مخاطبان فردا این گونه تعریف کرد: صنایع دستی پاسخی برخاسته از نیاز جامعه است که با ترکیبِ اخلاق و مهارتِ ناشی از تجربه، به تجلی شخصیتِ هر بوم می انجامد.