مطالب مرتبط با کلیدواژه

روایت های داستانی


۱.

بررسی تنوع و تراکم واژگانی در روایت های داستانی کودکان با و بدون لکنت 4 تا 8 ساله فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنوع واژگانی تراکم واژگانی روایت های داستانی کودکان دارای لکنت کودکان بدون لکنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۴۱
برخی محققان بر این باورند مهارت های زبانی کودکان دارای لکنت کم تر از همسالان بدون لکنت آن ها است. تنوع و تراکم واژگانی دو ویژگی زبانی هستند که مهارت های واژگانی کاربران زبان را نشان می دهند. هدف از این پژوهش، مقایسه این دو متغیر در روایت های داستانی کودکان با و بی لکنت 4-8 ساله فارسی زبان است. 14 کودک دارای لکنت (7 کودک 4-6 ساله، 7 کودک 6-8 ساله) که در بهار سال 1399 با مراجعه به کلینیک های خصوصی گفتاردرمانی شهر تهران انتخاب شدند و 14 کودک همتای سنی آن ها که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل داده اند. ابزار پژوهش یک داستان مصور بدون کلام است. تنوع واژگانی با استفاده از مقیاس MSTTR محاسبه شده است. نسبت نوع به نمونه، درصد استفاده از واژ ه های محتوایی و نقشی و فراوانی استفاده از طبقات دستوریِ واژه های محتوایی درمجموع روایت های کودکان 4-6 ساله و 6-8 ساله دو گروه محاسبه و موردمقایسه قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد تنوع واژگانی در کودکان بدون لکنت بیشتر از کودکان با لکنت است، اما تفاوت به لحاظ آماری معنادار نیست. کودکان دارای لکنت نسبت به گروه کنترل واژه های محتوایی بیشتری به کار برده اند که تفاوت آن در گروه سنی 6-8 سال و مجموع آزمودنی ها معنادار است. درمجموع کاربرد فعل، صفت و قید در گفتار کودکان بدون لکنت و استفاده از اسم در کودکان دارای لکنت بیشتر دیده می شود که در این میان تنها تفاوت درصد استفاده از قید معنادار است.
۲.

نقش رویکرد بن مایه شناسی در تعیین نوع ادبی روایت های داستانی (مطالعۀ موردی: داراب نامه، قران حبشی و مسیب نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نوع ادبی بن مایه شناسی حماسه ابوطاهر طرسوسی روایت های داستانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۰ تعداد دانلود : ۱۶۶
دانش انواع ادبی از رویکردهای درون متنی باسابقه و تأثیرگذاری است که از گذشته برای طبقه بندی متون در نظر گرفته می شده و دگرگونی هایی را نیز تاکنون از سر گذرانده است، امّا پیشینه کاربرد نظریّه انواع در پژوهش های ادبی ایران به یک سده نمی رسد و هنوز اطلاق موجّه آن به صورت فراگیر در بسیاری از حوزه ها و جریان های ادبی با ابهام و چالش روبه رو بوده است. برای مثال، در طبقه بندی روایت های داستانی کهن، این پرسش مطرح می شود که: بر چه اساس و با چه استدلالی می توان نوع ادبی مسلّط در متون یادشده را اثبات کرد؟ فقدان پژوهش و نقد جدّی در پاسخ به این پرسش، سبب شده تا طیّ دهه ها، پژوهشگران بدون هیچ روشنگری علمی و روشمندی، داستان های کهن فارسی را با توسّل به اصطلاحات ادبی خودساخته، غیرعلمی و بعضاً گنگ معرّفی کنند و این امر در حالی است که اصطلاحات رایج نه تنها دلالتی جامع و مانع بر مشخّصات محتوایی و زبانی این گونه روایات ندارند، بلکه گاه حتّی آن ها را در تعلیق نوعی نگاه می دارند یا دچار هم پوشانی چندگانه نوعی می کنند. از آن جایی که یکی از کارکردهای رویکرد بن مایه شناسی، تعیین نوع ادبی متون است، در پژوهش حاضر تلاش شده تا در پیوند با انواع ارسطویی، از این استعداد بالقوّه که تاکنون از نظرها دور مانده است، بهره برده شود و برای نخستین بار، به روش استقرایی و با تکیه بر جامعه آماری بن مایه های متنوّع سه روایت داستانی ابوطاهر طرسوسی، تعلّق نوع ادبی آن ها به حماسه اثبات شود. دانش انواع ادبی از رویکردهای درون متنی باسابقه و تأثیرگذاری است که از گذشته برای طبقه بندی متون در نظر گرفته می شده و دگرگونی هایی را نیز تاکنون از سر گذرانده است، امّا پیشینه کاربرد نظریّه انواع در پژوهش های ادبی ایران به یک سده نمی رسد و هنوز اطلاق موجّه آن به صورت فراگیر در بسیاری از حوزه ها و جریان های ادبی با ابهام و چالش روبه رو بوده است. برای مثال، در طبقه بندی روایت های داستانی کهن، این پرسش مطرح می شود که: بر چه اساس و با چه استدلالی می توان نوع ادبی مسلّط در متون یادشده را اثبات کرد؟ فقدان پژوهش و نقد جدّی در پاسخ به این پرسش، سبب شده تا طیّ دهه ها، پژوهشگران بدون هیچ روشنگری علمی و روشمندی، داستان های کهن فارسی را با توسّل به اصطلاحات ادبی خودساخته، غیرعلمی و بعضاً گنگ معرّفی کنند و این امر در حالی است که اصطلاحات رایج نه تنها دلالتی جامع و مانع بر مشخّصات محتوایی و زبانی این گونه روایات ندارند، بلکه گاه حتّی آن ها را در تعلیق نوعی نگاه می دارند یا دچار هم پوشانی چندگانه نوعی می کنند. از آن جایی که یکی از کارکردهای رویکرد بن مایه شناسی، تعیین نوع ادبی متون است، در پژوهش حاضر تلاش شده تا در پیوند با انواع ارسطویی، از این استعداد بالقوّه که تاکنون از نظرها دور مانده است، بهره برده شود و برای نخستین بار، به روش استقرایی و با تکیه بر جامعه آماری بن مایه های متنوّع سه روایت داستانی ابوطاهر طرسوسی، تعلّق نوع ادبی آن ها به حماسه اثبات شود.