مطالب مرتبط با کلیدواژه

رویکرد بومی


۱.

تبارشناسی مطالعات استراتژیک در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نظام بین المللی مطالعات استراتژیک رویکرد بومی دانش- قدرت نظم منطقه ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۶ تعداد دانلود : ۳۷۷
دانش مطالعات استراتژیک در ایران در تعامل با تحولات سیاسی- اجتماعی در سطوح داخلی، منطقه ای و بین المللی تکوین یافته و تغییر در این مؤلفه ها روند شکل گیری و ماهیت آن را تحت تأثیر قرار داده است. با مفروض دانستن رابطه دانش- قدرت، استدلال نویسنده این است که به تبع تحول از نظام سیاسی پهلوی به جمهوری اسلامی در سطح داخلی، تغییر از نظم منطقه ای غرب محور به نظم غرب گریز و دگرگونی نظام بین المللی از دوران جنگ سرد به دوران پسا جنگ سرد، امکان شکل گیری و تکوین مطالعات استراتژیک مبتنی بر آموزه های اسلامی- ایرانی بیش از گذشته فراهم شده است. در واقع، نویسنده با بررسی نحوه پیدایش و سیر تکوین مطالعات استراتژیک در ایران بر مبنای رویکرد سازه انگارانه، درصدد است نشان دهد چگونه به واسطه تحول در مناسبات قدرت داخلی، منطقه ای و بین المللی، مبانی هستی شناسی دانش مطالعات استراتژیک در ایران و به تبع آن، مبانی معرفتی و روشی آن دستخوش تحول و دگرگونی شده و زمینه برای سخن گفتن از رویکرد بومی بر مبنای مؤلفه های اسلامی- ایرانی فراهم شده است.
۲.

روان شناسی وحدت مدار: رویکردی بومی درتبیین ساختار روان وحدانی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روان شناسی وحدت مدار رویکرد بومی نگرش وحدانی معناگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۸ تعداد دانلود : ۳۳۶
روان شناسی وحدت مدار با اتکا به نگرش وحدت انسان و جهان و ساختار، با برداشتی متمایز از فلسفه وجودی و پدیدارشناسی، نظام منسجمی از مفاهیم روان شناسی ارائه می کند که او را از دیگر مکاتب روان شناسی به ویژه روان شناسی انسان گرا و رفتاری و تحلیلی فروید متمایز می سازد. هدف مقاله حاضر، تدوین رویکرد روان شناسی بومی مبتنی بر جهان بینی وحدت است که شالوده نظام فکری، دینی و فرهنگی شرق را در تقابل با رویکرد های روان شناسی مبتنی بر فلسفه پدیدارشناسی شکل می دهد. این مقاله با طرح ماهیت وحدانی انسان بر اصالت های فطری روان شناختی مبتنی بر وحدت و معناداری و غایت مداری ذاتی انسان تأکید دارد و بدین ترتیب در تبیین مؤلفه های روان شناختی، مفروضات ساختاری ای ایجاد می کند که آن را از مکاتب روان شناسی پدیدارشناختی و انسان گرا کاملاً متمایز می سازد. از آنجا که در این رویکرد آغاز و جهت و غایت وحدانی برای ماهیت انسان توصیف می شود این نظریه می تواند ایده معنایی غایت گرایانه را در روان شناسی توسعه دهد.