بررسی و تحلیل رویکردهای تصوف پژوهی لئونارد لویزُن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد زوایه دید و اسلوب نظام مندی است که پژوهشگر با اتّکا به آن، به پروژه مفروض خود نزدیک می شود و فهم ژرف تری از موضوع به دست می آورد. گستردگی تصوف سبب شده است که رویکردهای گسترده ای نسبت به آن پدید آید. تصوف پژوهان غربی در مواجهه با تصوف از رویکردهای متنوعی بهره گرفته اند؛ لذا برای فهم تصوف پژوهیِ شرق شناسان، تبیین رویکرد آنان نیز اهمیت دارد. جستار حاضر با روش توصیفی– تحلیلی، در پی واکاوی رویکردشناسیِ لئونارد لویزُن، عرفان پژوه نامدار آمریکایی بوده است. نقد و تحلیل تصوف از زوایه سمبلیسم و نمادپردازی، به ویژه تبیین سنّت ادبی کفریات، استعاره های شناختی، نظریه زیبایی شناختیِ شهود و از همه مهم تر، تأویل گرایی، مهم ترین سویه های رویکرد زیبایی شناختیِ تحقیقات لویزن را در بر می گیرد. او بر این باور است که استعارات، سمبل ها و تأویل های صوفیه فراتر از علم بلاغت ادبی، و در حوزه «علم احوال» و «معانی مثالی» است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که لویزن در کنار رویکرد ادبی- بلاغی، از رویکرد تاریخی- اجتماعی نیز غافل نمانده است؛ چنان که او تصوف را «دین نهادینه شده توده ها» می داند و معتقد است «تطور تاریخیِ گذر صوفی به ملّا»، برای جریان شناسی اندیشه صوفیان بسیار اهمیت دارد. با وجود این که رویکرد زیبایی شناختی لویزن در شناخت بهتر تصوف کارآیی دارد، اما رویکرد تاریخی او که تصوف را از منظر صرفاً تاریخی و اجتماعی تحلیل می کند، گاه از شناساندن روح تصوف برکنار مانده است.