مطالب مرتبط با کلیدواژه

دوره رنسانس


۱.

تاریخ هنر بر محور هنرمند در دو جهان؛ بدایتِ تاریخ هنر در مغرب زمین و ایران زمین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاریخ هنر تذکره رساله هنر دیباچه مرقع دوره رنسانس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۱۹۹
سابقه نوشتن درباره هنر در مغربزمین به روزگار یونان و روم باستان میرسد؛ اما نوشتن تاریخ هنر در دوره رنسانس و در سده شانزدهم با کتاب جورجو وازاری آغاز شد. در این تحقیق، مقدماتی که موجب پیدایی تاریخ هنر در غرب شد، پی گرفته و نخستین تلاشها برای تاریخنویسی هنر دنبال شده است. از پرسشهای موردِنظر تحقیق آن است که نخستین تاریخنامه های هنر در ایرانزمین و مغربزمین از چه زمانی آغاز شده و بر چه محوری سامان یافتهاند. بررسیهای این تحقیق بنیادی، که به روش تاریخی انجام شده است، نشاندهنده آن است که نخستین تاریخ هنر در مغربزمین بر محور هنرمندان سامان یافته و تا سده ها الگوی تاریخنویسی هنر بوده است. تأمل در اینکه با محورگرفتن هنرمند در تاریخنویسی هنر چه چیزهایی از تاریخ هنر برجستهتر میشود و چه چیزهایی مغفول میماند، اندیشمندان را به پیشنهاد محورهایی دیگر برای تاریخ هنر کشید؛ ازجمله اندیشه تاریخ هنر بدون نام کسان. ازسویدیگر، در ایران نیز نوعی از نوشته که میشود آن را بهتسامح تاریخ هنر خواند، در سده دهم هجری، مقارن با سده شانزدهم میلادی، پیدا شد. تاریخ هنر در ایران در قالب رساله های آداب و تذکره ها و دیباچه های مرقعات خط و نقاشی بود. بسیاری از این نوشته ها نیز بر محور نام کسان، بهویژه هنرمندان، سامان یافت. تاروپود تاریخ هنر در این رساله ها شبکهای است حاصل از محور طولی سلسله استادان و شاگردان و محور عرضی طبقات شاگردان که با داوری نقد هنر، ذکر آداب هنرورزی و توجهی اندک به سیاق اجتماعی و هنری، همراه است. هرچند میان نخستین تاریخنامه های هنر در مغربزمین و ایرانزمین شباهتهایی دیده میشود و مهمترینشان سامانیافتن آنها بر محور هنرمندان است؛ این نوشته ها تفاوتهای فاحشی باهم دارند که از نگاه آنها به جهان و انسان و هنر و گذشته و حال برمیآید.
۲.

تحلیل تطبیقی آموزه های نظام شهرسازی دوره صفویه در ایران با نظام شهرسازی دوره رنسانس در اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۰۶ تعداد دانلود : ۹۳
در دوره صفویه به واسطه امنیت، رونق اقتصادی وتفکرات اسلامی زمینه مناسبی برای اعتلای فرهنگ ایرانی - اسلامی فراهم شد . این مساله باعث تشخّص و بالندگی هنر ایرانی - اسلامی خاصه شهرسازی و معماری دوره صفوی نسبت به دیگر دوره ها در ایران شد، چنان که حاصل آن را می توان در شکل گیری کالبدی نظام شهرسازی صفویه به صورت باغشهر، تمثیلی از بهشت روی زمین جست. نظام شهرسازی رنسانس نیز ریشه در مکتب اصالت انسان که الهام بخش و مبنای طراحی در همه سطوح کالبدی از اجزای معماری تا فضای شهری شد. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی آموزه های شهرسازی دوره صفویه و رنسانس و شناخت عناصر مؤثر در شکل گیری کالبدی شهر می باشد. لذا پژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع از روش های ترکیبی اعم از تاریخی، تحلیل تطبیقی و پدیدارشناسی مورد استفاده قرار گرفته است. ابزار گردآوری داده ها، روش کتابخانه ای می باشد.تجزیه و تحلیل داده های آن به شیوه کیفی و استنباطی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد شهر آرمانی نظام شهرسازی دوره صفویه و رنسانس متأثر از نوع جهان بینی ناظر بر آن ها بوده است. تبلور کالبدی فضاهای شهری در معنا و شکل جدید از دل سازمان کهن در یک فرایند تاریخی و طبیعی پدیده آمده است. در حقیقت گذار از شهر - مکان به شهر - زمان بوده است. بنابراین نتیجه گیری می شود شهر مقوله ای فلسفی است چون ابعاد ذهنی - هویتی شهر در محدوده ارزش های فکری - اعتقادی مقام می گیرد. از سوی دیگر شهر پدیده ای " مکانی – زمانی " است که در هر مقطعی از تاریخ بتواند دگرگونی های کمی خود را با تغییرات کیفی موردنیاز عصر خویش تبدیل کند و مفهوم مکان و زمان را در همسویی با یکدیگر قرار دهد.