ارایه مدل بهینه پیش بینی، تعیین و هدایت نیازهای آموزشی مهارتی معلولین در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از لحاظ نوع هدف، کاربردی و از نظر نوع روش، توصیفی پیمایشی بود. در این تحقیق از سه جامعه آماری استفاده شده است. جامعه آماری اول کلیه کارشناسان و مربیان اداره کل آموزش فنی و حرفه ای استان مازندران شامل 237 نفر(نمونه 150 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای)، جامعه آماری دوم کلیه معلولان آموزش پذیر استان مازندران که تعداد 42831 نفر (نمونه 384 نفر با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای) و حجم نمونه سوم 10 نفر به صورت هدفمند از کارشناسان اشتغال سازمان بهزیستی استان مازندران بود. در این پژوهش برای جمع آوری اطلاعات از روش های کتابخانه ای و پرسشنامه ای و مصاحبه استفاده شد. پرسشنامه ویژه مربیان سازمان فنی و حرفه ای (9 سوال) و پرسشنامه ویژه معلولین (26 سؤال) و فرم مصاحبه از کارشناسان بخش اشتغال بهزیستی استان مازندران بوده است. روش های تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس آمار توصیفی (شاخص های فراوانی و گرایش مرکزی) و استنباطی (آزمون t تک گروهی، آزمون دوجمله ای و آزمون فریدمن) صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که وضعیت موجود مراکز آموزشی از نظر شاخص های مورد بررسی مناسب نیست. از نظر معلولان (ذهنی و جسمی و حرکتی)، در برنامه ریزی تعیین رشته های آموزشی باید به مواردی چون استفاده از فضای فیزیکی مناسب برای آموزش، نیازسنجی آموزش های مهارتی ویژه معلولین، مشاوره های شغلی برای معلولین توجه کرد. همچنین نتایج مصاحبه های شغلی نشان می دهد که برای معلولان کم بینا، کم شنوا و جسمی و حرکتی می توان نیازهای آموزشی مهارتی ویژه ای را تعیین کرد. با توجه به یافته های این پژوهش ایجاد و تجهیز مرکز آموزشی مهارتی ویژه معلولین را با همکاری بخش خصوصی پیش بینی می گردد.