مطالب مرتبط با کلیدواژه

شناخت اجتماعی


۱.

الگوی عملکردی بازشناسی هیجان های اساسی با استفاده از آزمون رایانه ای کن تب (CANTAB) در جمعیت ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شناخت اجتماعی آزمون عصب - روان شناختی کن تب آزمون بازشناسی هیجان آزمون هوش ریون-2

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۵ تعداد دانلود : ۷۰۹
بازشناسی هیجان از مهمترین مؤلفه های شناخت اجتماعی است. ضعف در بازشناسی هیجان می تواند ماندگاری انسان در محیط را با خطر مواجه نماید. بازشناسی هیجان در فرهنگ ها و ملیت های مختلف الگوی متفاوتی دارد و برخی از هیجان ها بهتر از هیجان های دیگر بازشناسی می شوند. در یکسری از اختلالات روان شناختی و آسیب های عصب شناختی نیز تفاوت یا ضعف در بازشناسی الگوی هیجانی وجود دارد. هدف این پژوهش بررسی الگوی بازشناسی هیجان در ایرانیان با استفاده از آزمون عصب – روان شناختی معتبر رایانه ای بوده است. این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی است. در ابتدا از داوطلبان 24 الی 40 ساله آزمون هوش رایانه ای ماتریس های پیش رونده ریون-2 گرفته شد، سپس برای 88 نفر که در آزمون ریون-2 نمره نرمال را کسب نموده بودند، خرده آزمون بازشناسی هیجان، از مجموعه آزمون های شناختی کمبریج (کن تب) اجرا شد. میانگین پاسخ صحیح آزمودنی ها به هر یک از 6 هیجان به صورت درصد بررسی شد. داده های جمع آوری شده پراکندگی نرمال داشتند و شرط کرویت نیز برای داده ها برقرار بود. بیشترین میزان پاسخ صحیح 75.83 درصد در بازشناسی هیجان شادی بود، غم 70 درصد، تعجب 68.48 درصد، انزجار 47.84 درصد، عصبانیت 42.54 درصد و سرانجام هیجان ترس 38.26 درصد پاسخ صحیح ثبت شد. ایرانیان شادی را بهتر از سایر هیجان ها تشخیص می دهند و ترس ضعیف ترین هیجانی است که می توانند تشخیص دهند. نتایج این آزمون در بررسی شاخص های شناختی افراد جامعه ایران در زمینه شناسایی بهتر توانایی ها و ضعف های شناختی مردم مؤثر است. به عبارتی نتایج این تحقیق یافته های مؤثری در بررسی شناخت اجتماعی مردم ایران می تواند داشته باشد.
۲.

تعصب و قضاوت های قالبی بین مذهبی در میان دانشجویان اهل سنت ایران: رویکرد شناخت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۸۰
مقدمه: مرزنشینی بستر اجتماعی برای همزیستی اقوام و مذاهب مختلف در کردستان، سیستان و بلوچستان و ترکمن صحرا در ایران است؛ اما این بستر، مانند بسیاری از زمینه های اجتماعی مشابه، به تعصب و قضاوت های قالبی بین قومی و مذهبی و بازنمایی شناختی خود و دیگران حساس است. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سه سوال است: 1) چه نوع پیش داوری ها و تعصبات بین مذهبی در بین دانشجویان اهل سنت ساکن کردستان، سیستان و بلوچستان و ترکمن صحرا و یا مهاجر به تهران وجود دارد؟ 2) سطح پیش داوری ها و تعصبات بین مذهبی در بین دانشجویان اهل سنت و شیعه ساکن در شهرهای مذکور چقدر است؟ 3) مهاجرت تحصیلی به تهران چه تأثیری بر نوع و سطح پیش داوری ها و تعصبات بین مذهبی دانشجویان اهل سنت دارد؟ روش کار: برای پاسخ گویی به این سؤالات، ما از یک روش شناسی ترکیبی بهره بردیم و در استان های کردستان، سیستان و بلوچستان، منطقه ترکمن صحرا، و شهر تهران از طریق راهبردی پیمایش و در قالب یک مطالعه آمیخته با استفاده از ابزار های کیفی و کمّی به بررسی تعصب های میان مذهبی به مطالعه تعصب های میان مذهبی پرداختیم. ابزار کمّی این مطالعه برگرفته از «مدل محتوای قضاوت قالبی (SCM)» Fiske و ابزار کیفی آن، توصیف صفات خودی ها و دیگری ها است. یافته ها: نتایج پیمایش نشان می دهد که در خصوص دانشجویان کرد و ترکمن، مهاجرت به تهران، موجب تضعیف تصویر ارتباط با اقوام شیعه استان، مشتمل بر تضعیف خوانش چگونگی تصویر خود از نگاه شیعیان استان مرزی، و همچنین، تضعیف تصویر همان دیگریِ استان برای ایشان شده است. اما در خصوص دانشجویان بلوچ، که در هر دو شاخص بازنمایی خود و دیگری، دارای بدترین تصویر در میان همتایان ترکمن و کردِ خود در استان بوده اند، می توان گفت که مهاجرت به تهران موجب بهبود تصویر ارتباط با سیستانی های استان می گردد. چرا که با ارتقاء شاخص های گرمابخشی و کارآمدی، جایگاه دیگریِ استان را از نفرت و تحقیر میان گروهی دور و به سوی برتری خوانی نزدیک تر می کند. نتیجه گیری: داده های به دست آمده این پژوهش نشان می دهد که 1. تعصب بر ارتباط کردها، بلوچ ها، و ترکمن های اهل تسنن با شیعیان ساکن استان های مرزی تأثیر بسزائی می گذارد. 2. مهاجرت تحصیلی به تهران بر تضعیف تصویر دیگری در میان کردها و ترکمن ها تأثیرگذار است، اما ارتباط میان مذهبی پس از مهاجرت در میان بلوچ ها کمی تسهیل می گردد.