مطالب مرتبط با کلیدواژه

ابوالحسن قزوینی


۱.

بینش و روش ابوالحسن قزوینی در فواید الصفویه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابوالحسن قزوینی فواید الصفویه بینش روش تاریخ نگاری صفویان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸۸ تعداد دانلود : ۳۹۸
اگرچه صفویان به معنای واقعی بعد از حمله افاغنه از صحنه سیاست کنار رفتند، اما نگره های ذهنی و خاطرات آنها همچنان باقی بود. یکی از وجوه این استمرار، در زمینه تاریخ نگاری است، به طوری که بسیاری از ویژگی هایی که در تاریخ نگاری دوره صفویه حاکم بود را می توان در آثاری که یک قرن بعد از سقوط این حکومت نوشته شد، مشاهده کرد. هدف این مقاله، بررسی بینش و روش ابوالحسن قزوینی، در فواید الصفویه براساس روش تحلیل متن است تا به این سوال پاسخ دهد که قزوینی در کدام چارچوب های فکری با تاریخ مواجه شده و کتاب خود را نگاشته است؟ نتایج مقاله نشان می دهد که اگرچه قزوینی، کتاب خود را 76 سال بعد از سقوط صفویان و اوایل دوره قاجار و در یک نظام فکری و فرهنگی دیگر یعنی هندوستان نوشت، اما از لحاظ بینشی و معرفتی، همچنان در پارادایم های فکری تاریخ نگاری دوره صفویه، می اندیشیده و فواید الصفویه را در استمرار همان سنت تاریخ نگاری نوشت. این مسأله را می توان در مواردی چون رویکرد وی به تاریخ، ایران گرایی، هویت شیعی و اعتقاد راسخ به حکومت صفوی و تقدس قدرت آنها دید. تفاوت اصلی کار وی با متون تاریخی دوره صفوی، این است که از یکسو به کرّات از منابعی که در کار خود بکار می گیرد، نام برده و مطالب را مستند می کند و از سوی دیگر، نگاه نقادانه ای در استفاده از مطالب آنها دارد.
۲.

رویکرد و موضع گیری مورخان هنگامه انقراض در قبال سقوط صفویه و حاکمیت نادر

تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۱
در زمان انقراض صفویه، مورخانی مانند حزین لاهیجی، میرزا محمدخلیل مرعشی، میرزا سلطان هاشم و ابوالحسن قزوینی آثاری خلق کردند که تأکید آنها بر خاتمه صفویه، تسلط افاغنه، ظهور نادر و مسائل مرتبط با هوداران صفوی بوده است. وجه اشتراک این مورخان گذشته از مقارنه زمانی و مهاجرت به هند، صفویه دوستی و مخالفت با افاغنه و نادر و برجسته سازی و حتی جریان سازی هواداری از صفویه است. مورخان مذکور اغلب به صورت گزینشی سخنانی را در ناخرسندی از سقوط صفویه و پیامد آن مطرح ساخته اند، با این حال پاره ای از مطالب آنها درخصوص هنگامه انقراض و تبعات ناشی از آن با واقعیات موجود متفاوت است. این پژوهش درصدد پاسخ گویی به این پرسش اساسی است که مطالب و ادعاهای این مورخان، مانند حضور و وجود جریان قوی صفویه دوستی، اخباری پرنقش از شاه طهماسب دوم، گزارش هایی از فروکاهی موقعیت نادر و سایر دلایل تا چه حد با واقعیات مطابقت دارد؟ این پژوهش براساس روش کتابخانه ای و با رویکرد توصیفی-تحلیلی توأم با نقد و مقایسه صورت گرفته است. بررسی ها حاکی از آن است که این مورخان با چشم پوشی از واقعیت ها، اغلب آرزوی مطلوب خود را بیان کرده اند، هرچند درباره آن نیز به دلیل نگرش های مختلف با یکدیگر اختلافاتی دارند. دراین میان، مرعشی و میرزا سلطان هاشم بر حضور ملموس جریان مرعشیان تأکید دارند. قزوینی بر اهمیت شاهزادگان دیگر مدعیِ انتساب به صفویه اصرار دارد و حزین لاهیجی بر نقش خود پای می فشارد.