مطالب مرتبط با کلیدواژه

کارکردشناسی


۱.

کارکردهای صفات شاعرانه در غزلیات حافظ

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: غزلیات حافظ صفات شاعرانه کارکردشناسی زیبانمایی زشت نمایی بزرگ نمایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۷ تعداد دانلود : ۳۶۹
صفات شاعرانه (epithets) صفاتی هستند که بر خلاف صفات دستوری و منطقی، کارکردهای هنری و شاعرانه دارند و با ارائه جزئیاتی هنری و زیبایی شناسانه از موصوف، موجب تشخّص و برجستگی در زبان شعر می شوند. از آنجا که حافظ به اذعان اغلب پژوهشگران، در کشف، ساخت و کاربرد این گونه صفات توانا بوده است، درحالی که شگردهای هنری او در این باره به خوبی کاویده نشده ، نگارنده کوشیده است تا در قالب این مقاله و با استفاده از روش تحلیل محتوا، این موضوع را در غزلیات حافظ بررسی کند. بر اساس این بررسی مشخص شده است که حافظ بیش از 1400 ترکیب وصفی، 560 صفت جانشین موصوف و 58 گروه وصفی ساخته که از این تعداد، بالغ بر 480 صفت، از نوع شاعرانه اند؛ یعنی کارکردهای هنری و شاعرانه دارند و موجب برجستگی زبان شده اند. این صفات در این مقاله بر اساس نوع کارکرد تجزیه و تحلیل شده اند و مشخص شده که این صفات کارکردهای زیبانمایی (سرو صنوبرخرام)، زشت نمایی (صوفی دجال فعل ملحدشکل)، بزرگ نمایی (زبان آتشین)، استعاری (اشک غماز)، کنایی (کوته آستینان)، تشبیهی (دل صنوبری)، تلمیحی (آدم بهشتی) و ایجازی (کبک خوشخرام) دارند و چون اغلب آنها با نوعی ابداع و خیال انگیزی همراه هستند، موجب تشخّص در زبان شعر شده اند و حافظ از این منظر نیز شاعر بزرگی است. این موضوع قابل بررسی در شاهکارهای ادبی ای چون شاهنامه و بوستان است که در آن صورت، تفاوت صفات شاعرانه در انواع ادبی نیز به دست می آید.
۲.

بررسی نقش «قَصَص» در هندسه ساختاری قرآنِ کریم (با تأکید بر نظریه کارکردگرایی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن کریم ساختار قصه کارکردشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰ تعداد دانلود : ۱۳۸
قرآن کریم، کتابی دینی و تعلیمی است که از هندسه زبانی و ساختاری ویژه ای برخوردار است. «قصّه» ها یکی از مهم ترین اجزای اصلی ساختار قرآن را تشکیل داده اند. خدواند متعال برای دعوت بشر به صلاح و رستگاری، از «قَصَص» استفاده کرده است. سؤال این است که نقش قصّه های موجود در ساختار قرآن چیست. پیش فرض مقاله این است که قصّه ها نقش مهمّی در هندسه ساختاری قرآن دارند. نتیجه مقاله نیز این است که قصّه های قرآنی با خاصیّت روایی خود می توانند جمع پذیری آموزه های دینی، اخلاقی و اجتماعی را تقویت و با تبدیل یک قصه خاص به یک قصه عام، پذیرش گفتمان «تعاون» را آسان کنند. این قصّه ها قدرت نفوذ و باورپذیری کلام را تشدید می کنند و درنهایت، موجب اجبار و ضرورت پیام می شوند. آنها خلق و توصیف معنا و پیام قرآنی را سهل می کنند. قصّه های قرآنی، جهان نگری مشترک و همگانی را بر می سازند و با ایجاد راوی گوناگون و زاویه دید متعدد، خصلت دستوری و آمرانه زبان را تعدیل می کنند. آنها با تصویرسازی داستانی، خیر و مصلحت عمومی را تجسم پذیر می کنند. از همه مهم تر اینکه قصّه های قرآنی می توانند فرایند رشد شناختی و هویّت سازی دینی مخاطبان را تسریع کنند. در این مقاله با روش توصیف و تحلیل محتوا تلاش می شود نقش قصّه ها در ساختار قرآن کریم، ارزیابی کیفی و کارکردشناختی شود.