مطالب مرتبط با کلیدواژه

ابهام معنایی واژگانی


۱.

بررسی ابهام معنایی واژگانی در زبان فارسی با رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابهام معنایی واژگانی رویکرد شناختی فرضیه خوانش دوگانه ابهام معنایی واژگانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹۲ تعداد دانلود : ۳۴۰
هنگامی واژه ای به تنهایی و یا در عبارت و یا در جمله ای دارای ابهام است که دارای بیش از یک معنی و یا چند معناست. سابقه پرداختن به ابهام زبانی به ارسطو و رواقیون بازمی گردد و این موضوع همواره مورد توجه فلاسفه و منطقیون نیز بوده است. باید بین چندمعنایی و ابهام واژگانی که ظاهراً مشابه هم هستند تمایز قائل شد. چند معنایی درمورد واژه ای است که دارای چند معنای به هم مرتبط هست، اما ابهام واژگانی در تعریف سنتی واژه های هم شکل (هم آوا هم نویسی) هستند که هر کدام معنای مستقل و متفاوت و در فرهنگ واژگان هم مدخل جداگانه ای دارند. البته در تحقیقات زبان شناسی و در بسیاری از موارد، چندمعنایی را به نوعی ابهام واژگانی درنظر می گیرند. ابهام زبانی می تواند از نوع واژگانی، نحوی و یا کاربردشناختی باشد که در این مقاله صرفاً ابهام معنایی واژگانی تحلیل و تبیین خواهد شد. پرسش اصلی این مقاله عبارت است از اینکه آیا می توان از منظر زبان شناسی شناختی برای خوانش معنای حقیقی واژه دارای ابهام به لحاظ وجود هم زمان معنای حقیقی و مجازی و یا معنای صریح و ضمنی تببینی یافت؟ با مروری گذرا بر رویکرد شناختی و تحلیل نمونه واژگان دارای ابهام معنایی واژگانی در فارسی به این پرسش پاسخ داده خواهد شد و فرضیه ای با عنوان خوانش دوگانه ابهام معنایی واژگانی در ارتباط با تحلیل ابهام معنایی معرفی می شود. ارائه این فرضیه معنایی شناختی برای تبیین ابهام معنایی واژگانی دستاورد پژوهشی مقاله حاضر است.
۲.

کاربست خلاقانه واژگان در زبان عارفان براساس نظریه حوزه های لانگاکر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان عرفان نظریه حوزه های معنایی لانگاکر کاربست خلاقانه واژگان ابهام معنایی واژگانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۷۴
هنگام تولید یا فهم عبارت های زبانی، در فرآیندهای کاملاً پیچیده و ظریف ساخت مفهومی درگیر می شویم که از منابع فراوان و گوناگونی برداشت می کنند. ازجمله این منابع «معانی واژگانی» است. از نخستین ادوار تکوین تصوف اسلامی، خلق معانی بدیع و نامتعارف و بازی های زبان شناختی با واژگان در گستره وسیعی از زبان عارفان به چشم می خورد. همجواری بافتیِ معنای متعارف واژه درمقابل معنای خلاقانه و بدیع، به چندصدایی معنایی منجر می شود و هدف عارف از این همجواری، شکستن عرف و عادت های زبانی به عنوان محور جمال شناسی در بلاغت صوفیه و در نتیجه عادت ستیزی در نگریستن به واقعیت زبانی و فرازبانی است. پژوهش حاضر می کوشد با توجه به مبانی نظری و روش شناختی نظریه حوزه های لانگاکر، سازوکارهای معناسازی عارفان را از رهگذر «ابهام معنایی واژگانی» بررسی کند. براساس نتایج پژوهش، برخورد خلّاقانه عارفان با دو پدیده «چندمعنایی» و «هم آوا-هم نویسگی»، ضمن فراهم آوردن بستر مناسبی برای معنی آفرینی و گفتمان سازی با تغییر حوزه های معنایی واژگان در فرآیندی ساخت شکن و آشنایی زدا به شاعرانگی و ارزش زیبایی شناختی زبان عرفان افزوده است.