مطالب مرتبط با کلیدواژه

هنر مینیمال


۱.

خوانش زمان در هنر مینیمال، مفهومی و پسامفهومی

تعداد بازدید : ۳۶۴ تعداد دانلود : ۶۵۹
زمان به عنوان پدیده ای مفهومی، در قلمرو هنر همواره مورد توجه بوده است و این مسئله با تحولات ناشی از اوج هنر مدرن در نیمه دوم قرن 20 میلادی و شکل گیری تکثرگرایانه گرایش ها و جنبش های هنری، ظهوری متفاوت از قبل و ماهیتی جدید پیدا نمود. بر این اساس در پژوهش حاضر به منظور شناخت ماهیت و چیستی زمان و چگونگی بازتاب آن در آثار هنرمندان هنر مینیمال، مفهومی و پسامفهومی از روش اکتشافی استفاده گردید و قصد بر آن است تا برای مخاطبان این آثار، بازخوانشی جدید مبتنی بر مسئله زمان ارائه گردد؛ بنابراین رویکردی کیفی اتخاذ گردید که هدفی بنیادین در پی داشت. همچنین از شیوه جمع آوری اطلاعات، مبتنی بر روش کتابخانه ای و از ابزار یادداشت برداری بهره گرفته شد. چارچوب نظری پژوهش حاضر مبتنی بر دیدگاه نشانه شناسی چارلز سندرس پیرس است و سه گانه وی برای تحلیل آثار مورد توجه قرار گرفت. نتایج حاصله نشان از آن داشت که خوانش زمان در نیمه دوم قرن بیست از هنر ماقبل خود کاملاً متفاوت است و زمان را می توان در سه حوزه نشانه های شمایلی، نمادین و نمایه ای در آثار هنر مینیمال، مفهومی و پسامفهومی بازخوانی و جستجو کرد.
۲.

مطالعه پنج اثر منتخب از سفال نیشابور مربوط به قرون 2 تا 4 ه .ق. در تطبیق با اندیشه های هنر مینیمال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سفال نیشابور هنر مینیمال زیبایی شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲ تعداد دانلود : ۲۲۳
در میان سفالینه های مکشوفه از نیشابور مربوط به قرون 2 تا 4 ه .ق.، می توان آثاری را یافت که جنبه های زیبایی شناسی متفاوتی نسبت به سایرین دارند. در این آثار، کاربرد زیاد تزئینات، رنگ های پرطراوت دیده نمی شود و از لحاظ طرح و نقش با سایر آثار رایجِ زمانه خود متفاوت اند. وجود فضای خالی، سکون و آرامش در سطح کار، برخلاف آثار گذشته نقش مهمی در آنها ایفا می کند و در یک جمله، گویی در شیوه تزیین شان ویژگی های مینیمالیستی دارند. در این پژوهش، پنج اثر سفالین که به روش نمونه گیری غیراحتمالی وضعی انتخاب و موردمطالعه و تطبیق با اندیشه های هنر مینیمال قرار گرفته اند، منتخبی از سفالینه های نیشابورند که ویژگی های یادشده را به نمایش می گذارند. پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی به انجام رسیده و هدف اصلی آن، شناخت ویژگی های زیبایی شناختی هنر ایرانی در تطبیق با اندیشه های هنر معاصر است. به دنبال پاسخ گویی به این سؤال است که وجوه مشترک آثار منتخب سفال نیشابور با ویژگی های زیبایی شناسانه هنر مینیمال کدام است؟ اهمیت شناسایی و معرفی ظرفیت های هنرهای ایرانی و نقش آنها در تحولات هنر معاصر از ضرورت های انجام این تحقیق است. پژوهشگران پرسش نامه ای محقق ساخته را با روش دلفی در اختیار چند تن از اساتید هنر دانشکده هنر شاهد قرار داده تا حضور اندیشه های هنر مینیمال در هرکدام از سفالینه ها مشخص گردد. سپس با کمّی کردن اطلاعات، میزان این تطبیق را ارائه نموده اند. یافته های تحقیق نشان داد که این آثار میزان تطبیق قابل توجهی بین 78 تا 84 درصد با اندیشه های هنر مینیمال دارند. بنابراین می شود آنها را به عنوان نمونه های هنر مینیمال در دوران قبل از ظهور مینیمالیسم یعنی حدود 900 سال پیش از پیدایش آن قلمداد کرد. دلیل تشابه بین آنها را می توان وجود ایده های مشترک، مبانی زیبایی شناسی مشابه و گرایش به ساده سازی ذکر کرد. بنابر نتایج، از میان اندیشه های هنر مینیمال، دو ویژگی کاهش رنگ و سادگی فرم و عدم استفاده از فرم های متعدد به طور همزمان بیش از بقیه و به صورت 100 درصدی در این سفالینه ها وجود دارند.