مطالب مرتبط با کلیدواژه

زبان شناسی انسان شناختی


۱.

بررسی مقابله ای اصطلاحاتِ حاویِباورها و نشانه های مذهبی در زبان هایاسپانیایی و فارسی، با رویکرد زبان شناسیِ انسان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصطلاح زبان شناسی انسان شناختی فرهنگ باورها و نشانه های مذهبی بررسی مقابله ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۹ تعداد دانلود : ۵۴۸
پژوهش حاضر به بررسی مقابله ایِ نحوه ی اصطلاح سازی، در زبان های اسپانیایی و فارسی، بر مبنای تأثیرپذیری از باورها و نشانه های مذهبی، در چارچوبِرویکردِ بینارشته ایِ زبان شناسیِ انسان شناختی پرداخته است. در این رویکرد، بیش از هر چیز به مباحث فرهنگی و تأثیرپذیری زبان از فرهنگ اهمیت داده می شود. از آنجا که «اصطلاح» بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ عامّه است، نگارندگان بر آن شدند تا به روشی تحلیلی-تطبیقی، پنجاه اصطلاح زبان اسپانیایی را که حاوی نشانه ها و باورهای مذهبی هستند رو در روی معادل فارسی شان قراردهند تا از این طریق، تأثیر مباحث فرهنگی را در نحوه ی اصطلاح سازیِفارسی و اسپانیایی زبان ها، از یک مفهوم مشترک، مورد بررسی قراردهند. بر اساس نتایج این پژوهش، در دو زبان اسپانیایی و فارسی، اصطلاح سازی از یک مفهوم مشترک بر پایه ی باورها و نشانه های مذهبی، از یک سو، به سمت تشابه و از سوی دیگر به سمت تفاوت متمایل است. به این مفهوم که از آنجا که هر دو زبان در جامعه ای مذهبی نضج گرفته اند، برای اصطلاح سازی از یک مفهومِ واحد، مشترکاً از حوزه ی نشانه ها و باورهای مذهبی بهره گرفته اند، ولی از آنجا که در جامعه ی اسپانیایی زبان، مذهب کاتولیسیسم و در جامعه ی فارسی زبان، مذهب تشیّع رواج دارد؛ دو زبان، در انتخاب مصادیقِ این حوزه، متفاوت از یکدیگر عمل کرده اند.
۲.

بررسی مقابله ای اصطلاحاتِ حاویِ اشیا در زبان های اسپانیایی و فارسی با رویکرد زبان شناسیِ انسان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اصطلاح زبان شناسی انسان شناختی نسبیت زبانی اشیاء مقابله ی تطبیقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۳ تعداد دانلود : ۳۲۱
پژوهش حاضر به بررسی تطبیقیِ نحوه اصطلاح سازی برمبنای مفاهیم مشترک، در زبان های اسپانیایی و فارسی براساس چگونگیِ برخورد گویشوران این دو زبان، با اشیای پیرامونشان، در چارچوبِ رویکردِ بینارشته ای زبان شناسیِ انسان شناختی پرداخته است. در این رویکرد، شباهت ها و تفاوت های احتمالی مؤلفه های زبانی، با توجه به مباحث فرهنگی و جامعه شناختی گویشورانِ آن زبان ها تحلیل و بررسی می شود. این رویکرد بیش از هر چیز وامدار مبانیِ نظریه نسبیت زبانی است، نظریه ای که برمبنای تأثیرگذاری زبان بر اندیشه و به ویژه، تأثیرپذیری نگرش افراد به اشیا، از نحوه برخورد زبانی آن ها با اشیای اطرافشان شکل گرفته است. بر این اساس، مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که اشیا و مصنوعات، در فرهنگ گویشوران دو زبان اسپانیایی و فارسی، چه تأثیری بر ایجاد اشتراکات و افتراقات احتمالی در نحوه اصطلاح سازی در این دو زبان دارند. ازآنجا که اصطلاحات بخشی جدایی ناپذیر از فرهنگ عامه، و چه بسا، فرهنگ بنیادترین عنصر زبانی هستند، نگارندگان بر آن شدند تا از رهگذر بررسیِ مقابله ای اصطلاحاتِ حاویِ اشیا در دو زبان اسپانیایی و فارسی به روشی تطبیقی و تحلیلی، تأثیر مباحث فرهنگی در برخورد اسپانیایی زبان ها و فارسی زبان ها با اشیای اطرافشان را، در نحوه اصطلاح سازی آن ها از یک مفهوم مشترک، به منظور ارائه الگویی برای انجام تحلیلی بینازبانی در چارچوب رویکرد زبان شناسیِ انسان شناختی، بررسی کنند. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه اصطلاحات حاوی اشیا در دو زبان اسپانیایی و فارسی است تا مشخص شود نگرش های متفاوت گویشوران این دو زبان به اشیای پیرامونشان، چگونه تحت تأثیر بافت و ویژگی های فرهنگی در ساخت اصطلاحات انعکاس پیدا می کنند. برمبنای تحلیل صورت گرفته در این پژوهش، در دو زبان اسپانیایی و فارسی، اصطلاح سازی از یک مفهوم مشترک براساس نحوه برخورد گویشوران این دو زبان با اشیای اطرافشان، بیش از آنکه به سمت شباهت ها متمایل باشد به سمت تفاوت های فرهنگی متمایل است و کانون شباهت های اصطلاح سازی، مبتنی بر اشیا و مصنوعاتی بوده که در محیط خانه و وسایل منزل به کار می رفته اند.