مطالب مرتبط با کلیدواژه

معرفت وحیانى


۱.

تفاوت جوهری نظریه فارابی و ابن رشد در تطبیق بین حکمت و شریعت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شریعت وحى معرفت وحیانى فلسفه ابن‏رشد فلسفه فارابى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
تعداد بازدید : ۳۱۰۰
بعد از آن که نهاد فلسفه در حوزه فرهنگ اسلامى شکل گرفت، احساس تعارض بین دین و فلسفه، اندیشمندان مسلمان را به اتخاذ مواضع مختلفى وا داشت. برخى فلسفه را ترک کردند و به مذمت آن پرداختند و تعداد انگشت شمارى فلسفه را بر دین ترجیح دادند؛ اما اندشیمندى چون فارابى نظام فلسفى نوینى را بنیان نهاد که در آن وحى به عنوان یک «معرفت» تلقى شد و مورد تبیین فلسفى قرار گرفت و آشکار شد که حکمت و شریعت سرچشمه واحدى دارند و نمى‏توانند با هم در تعارض باشند. بعد از فارابى، ابن سینا نیز نظریه او را تکمیل کرد و عناصر مهمى را به آن افزود. اما ابن رشد به واسطه جمودى که بر حقانیت مطلق فلسفه ارسطو داشت، به احیاء فلسفه ارسطویى پرداخت. فلسفه‏اى که ابن رشد احیاء نمود، با روح فلسفه اسلامى بیگانه بود و از قابلیت تبیین فلسفى وحى به عنوان معرفتى ماوراء طبیعى و غیر تجربى برخوردار نبود. وى پس از نومیدى از فلسفه خود در کتاب فصل المقال با اتکا به پیش‏فرضهاى فقهى و کلامى به تلاش براى جمع بین حکمت و شریعت دست مى‏زند. این تلاش مورد نقد این مقاله قرا گرفته است.
۲.

تعیّن اجتماعى معرفت‏هاى وحیانى در اندیشه‏ى علاّمه طباطبایى

کلیدواژه‌ها: معرفت وحیانى تعیّن اجتماعى معرفت صورت و محتواى معرفت اجتهاد گروهى دین اجتماعى تعیّن اجتماعى وحى

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۸
یکى از سؤالات اساسىِ حوزه «معرفت‏هاى وحیانى» میزان اثرپذیرى آن از «عوامل اجتماعى» است که از آن به عنوان «تعیّن اجتماعى وحى» یاد مى‏شود. به باور علامّه طباطبایى(ره) به طور کلى، «صورتِ» معرفت‏هاى وحیانى، از تغییر برخى عوامل اجتماعى و انسانى، مانند: «شرایط زمان»، «انسان» و «مصالح» اثر مى‏پذیرد که به عقیده وى ظهور «شریعت»هاى متعدّد نتیجه آن است ولى «محتواى» معرفت‏هاى وحیانى، و به تبع آن محتواى شرایع تغییرناپذیر است. علامّه طباطبایى(ره) ضمن تطبیق قاعده فوق بر قرآن و احکام اسلام، بر این باور است که قرآن کریم در اصل «نزول»، براى رسیدن به سطح فهم انسانها؛ «نزول تدریجى»، به دلایل آموزشى، احتجاج و ضعف فراگیرى عمومى؛ «به لفظ آمدن»، براى امکان مکامله با مردم؛ کاربرد «زبان تمثیل»، براى امکان انتقال بهتر معانى؛ و «عربى بودن»، به جهت امتیاز زبان عربى و عرب بودن عمده مخاطبین در مراحل آغازین، متأثر از جامعه است. ایشان، هم‏چنین، دین اسلام را به دلیل تأکیدش بر «تفکّر جمعى»، «نیروى جمعى اجرایى»، «اجتماعى بودن احکام» و مانند آن، «دینى اجتماعى» مى‏داند که ناظر به جامعه‏ى انسانى شکل گرفته است.
۳.

رابطه عقل و وحى از منظر ابن رشد و صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمت فلسفه اسلامى شریعت معرفت وحیانى معرفت عقلانى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۸۱۳ تعداد دانلود : ۴۹۵
رابطه میان فلسفه و شریعت، مسئله عقل و وحى، و سازگارى و ناسازگارى این دو با هم، یکى از مشهورترین و عمیق ترین مباحث در حوزه الهیات است. این مسئله، همواره ذهن اندیشمندان دینى را به خود معطوف داشته و سبب پیدایش دیدگاه هاى متفاوت شده است. اکثر قریب به اتفاق فلاسفه اسلامى از جمله صدرالمتألهین و ابن رشد، ضمن اعتقاد به ارزش و اعتبار عقل و وحى، اثبات هماهنگى حکمت و شریعت را وجهه همت خود قرار داده اند. آن دو، تأویل را راهکار اساسى رفع تعارض ظاهرى میان عقل و شرع دانسته و در معنا و متعلق و گستره تأویل و روش هاى معرفتى با هم اختلاف نظر پیدا کرده اند. این مقاله، با روش توصیفى تحلیلى، بر آن است که با استفاده از آیات و روایات و آراى اندیشمندان اسلامى رابطه عقل و وحى را تبیین نموده و میزان توانایى عقل در کاشفیت از معارف دینى و موارد تطبیق حکمت و شریعت را از نظر ابن رشد و صدرالمتألهین را مقایسه نماید.