تأملی بر تعامل شکل و معنا در شکل بندی متن ادبی «چند روایت معتبر درباره عشق» در نگاهی سمازیولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف نقد، از جمله نقد ساختارگرایانه متون در ادبیات را، می توان ردیابی اجزای موجود در متن و تحلیل آن ها برشمرد. از سوی دیگر، در علم زبان شناسی نگاه سمازیولوژیک مبتنی بر حرکت پردازشی - خوانشی از فرم به طرف معنا در متن است. مطالعات ساختارشناختی بر آثار ادبیات فارسی کم شمار نیستند؛ اما کماکان نیاز است ارتباط بین رویکردهای نقد ادبی و روش های تحلیل زبان شناختی تبیین شود. این پژوهش در نشان دادن روند پیدایش معنا در یک پیکره مطالعاتی در زبان فارسی تلاش می کند. با این پرسش که چگونه، در نگاهی سمازیولوژیک، اجزای فرمی پیکره مطالعاتی، به تنهایی، در ارتباط با هم و نیز با نگاه به مفهوم انسجام در چارچوب متن یک شکل بندی معنایی را به دست می دهند. داستان کوتاهِ « چند روایت معتبر درباره عشق » نوشته مصطفی مستور، پیکره مطالعاتی این پژوهش است. هدف این مطالعه، مشاهده روند شکل بندی متن و معنا در داستان کوتاه مستور با تکیه بر رویکرد ساختارگراست. از مهم ترین نتایج این بررسی، نمایاندن معانی نهفته در متن با استفاده از روش سمازیولوژیک و رویکرد ساختارگراست. آنجا که فراز و فرود یک احساس رمزآلود درونی و عشق، از پسِ ساختارهای متن (واژگان، آواها، جمله بندی و روایت سازی) و تحلیل آن ها، تا حد زیادی نمایان می شود. واژه های کلیدی : ساختارگرایی، شکل، معنا، رویکرد سمازیولوژیک، مصطفی مستور. nce textuelle