مطالب مرتبط با کلیدواژه

«داش آکل»


۱.

بررسی گذار از شخصیت پردازی رئالیستی به مدرنیستی در «داش آکل» صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخصیت پردازی مکاتب داستان نویسی فارسی مدرنیسم سوژه مدرن «داش آکل» صادق هدایت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۴ تعداد دانلود : ۱۳۶۷
«داش آکل» یکی از داستان های مهم ادبیات معاصر فارسی است و توجه فراوانی به آن شده است. یکی از نکاتِ جالب درباره این داستان، تفاوت های ظاهریِ آن با داستان های دیگرِ صادق هدایت است. قهرمان های ازخودگذشته و باغیرت و تفاخر به فرهنگ سنتی و پهلوانی، چیزی نیست که در داستان های دیگر هدایت، نمود داشته باشد و از این نظر این داستان سؤال برانگیز است. داستان های مدرنیستی هدایت معمولاً شخصیت محورند و شخصیت های آن ها درونگرا هستند. فرضیه این پژوهش این بوده است که داستانِ داش آکل برخلافِ باور رایج کاملاً رئالیستی نیست و از نیمه دوم، شخصیت پردازیِ مدرنیستی در آن مشهود است. شخصیت در داستان های مدرنیستی محوریت دارد و ذهنِ شخصیت، ملاک و محکِ وقایع داستانی است. در این پژوهش ابتدا خصوصیاتِ لازم برای این که یک شخصیتِ داستانی مدرن محسوب شود، مشخص شده و چارچوبی دقیق برای تحلیلِ شخصیت مدرنیستی تعیین شده است که بر اساس آن می توان شخصیتِ مدرنیستی را از شخصیتِ پیشامدرن تفکیک کرد. در داستان مدرنیستی شخصیتِ داستان، تبدیل به سوژه مدرن می شود. خصوصیات سوژه بر اساسِ آرای متفکران برجسته و تأثیرگذار مدرنیسم، به تحت سه عنوان معرفی شدند: 1) آگاهی 2) آزادی / اختیار 3) فردیت. سپس خصوصیاتی مورد بررسی قرار گرفتند که برای مدرنیستی بودن ضروری نیستند ولی در داستان های مدرنیستی معمولاً دیده می شوند. از این موارد چهار موردِ 1) اندیشمندی 2) توجه به ناخودآگاه 3) انزوا 4) مرگ اندیشی. وجود این خصوصیات در «داش آکل» فرضیه پژوهش را تأیید می کنند. دستاورد دیگر این پژوهش، تحلیلِ داستانِ «داش آکل» و موشکافی آن و بررسی رابطه های بینامتنیِ آن است که نشان می دهد این داستان، یکی از داستان های کلیدی در مرحله گذار از داستان رئالیستی به داستان مدرنیستی در ادبیات فارسی است و نمی توان آن را داستانی کاملاً رئالیستی محسوب کرد. توجه جایگاهِ کلیدی داستان «داش آکل» در تاریخ ادبیات داستانی معاصر فارسی، اهمیتِ این پژوهش را روشن تر می کند.
۲.

تحلیل روایی داستان کوتاه «داش آکل» بر اساس نظام های گفتمانی کنشی و شوشی گرمس

کلیدواژه‌ها: تحلیل روایی صادق هدایت «داش آکل» نظام گفتمانی کنشی نظام گفتمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۷ تعداد دانلود : ۴۸۲
این مقاله به تحلیل روایی داستان کوتاه «داش آکل» نوشته صادق هدایت بر اساس نظام های گفتمانی کنشی و شوشی گرمس اختصاص دارد. هدف اصلی این مقاله یافتن سازه های داستانی مورد نظر گرمس برای مقایسه ی نظام های گفتمانی کنشی و شوشی با تکیه بر چگونگی گره خوردگی و تأثیرگذاری متقابل آن ها و بررسی دلایل شکست در عبور از نظام گفتمانی کنشی به نظام گفتمانی شوشی یا همان چرخه گفتمانی در این داستان است. در تحلیل روایی این داستان بر اساس نظام گفتمانی کنشی خواننده شاهد حضور داش آکل و کاکارستم به عنوان کنش گرهای بالقوه و بالفعلی است که یکی برای حفظ ابژه ارزشی پهلوانی و لوطی صفتی و دیگری برای بدست آوردن همان ابژه ارزشی به صورت موازی رابطه ای تعاملی از نوع القایی به میدان داری کاکارستم برقرار می کنند تا این که از میانه داستان با نمایان شدن مرجان به عنوان ابژه ارزشی دیگر و با درگیر کردن داش آکل به عشق، کنش های او را به تأخیر می اندازد. اما در تحلیل روایی داستان بر اساس نظام گفتمانی شوشی درمی یابیم که چگونه کنش گر با دریافت ناگهانی میزان زیادی انرژی از طرف ابژه ارزشی به شوش گر تبدیل می شود و پس از طی فرایندهای حسی ادراکی و ابعاد دیگر گفتمان دچار وضعیتی جدید می شود که می توان آن را حرکت به سوی وصال معشوق نامید.