مطالب مرتبط با کلیدواژه

بونجور


۱.

نگاهی به مبناگرایی سنتی در فلسفه غرب؛از یقین دکارت تا خطاناپذیری بونجور(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: معرفت باور یقین خطاناپذیری مبناگرایی دکارت بونجور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۹ تعداد دانلود : ۴۰۰
دکارت، به عنوان یکی از نمایندگان برجسته مبناگرایی سنتی، برای دستیابی به یقین، شک عام دستوری را نقطه آغاز قرار می دهد و بر اساس آن، در نخستین گام به وجود خود یقین می کند و از این طریق، معرفت به خدا و جهان را تبیین می کند. او در مسیر فکری خود تلاش می کند از اعتبار حواس که احتمال خطا دارند، بکاهد و ارزش بیشتری به شهود ذهنی دهد. دکارت وضوح و تمایز را ملاک حقیقت می داند و مصونیت از هر شک ممکن را معیاری برای یقین به شمار می آورد. بونجور که از معرفت شناسان معاصر است، در دفاع از مبناگرایی سنتی، با بیان انتقاداتی بر دکارت، می کوشد تا نظریه یقین دکارت را از نقدها بپیراید و به معیاری جدید برای خطاناپذیری باورها برسد. نظریه «آگاهی سازنده» بونجور راهی در تبیین باور خطاناپذیر می باشد. آگاهی سازنده یک مرحله هوشیاری غیر مفهومی است که با فرایند توصیفی می توان آن را به باور مفهومی تبدیل کرد. از این منظر، دیدگاه بونجور با اندیشه علم حضوری در فلسفه اسلامی قابل مقایسه است، با این تفاوت که از دیدگاه بونجور، در باورهای برآمده از آگاهی غیر مفهومی احتمال خطا وجود دارد، ولی توجه به آن معقول نمی نماید.
۲.

بررسی تحلیلی مبناگرایی در معرفت شناسی لورنس بونجور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بونجور معرفت توجیه انسجام‎گرایی مبناگرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۳ تعداد دانلود : ۲۲۷
دستآوردها و جریانهای مختلف بوجود آمده در حوزههای مختلف فکری و فلسفی در دوران معاصر، باعث توجه و گرایش به روشهای توجیهیای مانند انسجامگرایی شده است که سرانجامشان تسلیم شدن در برابر نسبیگرایی و در نتیجه تخریب ارزشها و ملاکهای بشری در همه حوزهها و بالمآل اومانیسمهای مدرن و واگذاری انسان به حال خود یعنی خودمحوری یا نهایتاً جامعهمحوری است. مبناگرایی مهمترین، جدیترین و پرسابقهترین رویکرد در برابر این جرایان است. پژوهش حاضر با هدف توجه، تقویت و غنا بخشیدن به رویکرد مبناگرایی و با روش توصیفی_تحلیلی به بررسی تحلیلی مبناگرایی در اندیشه لورنس بونجور پرداخته است. نگارندگان به این نتیجه رسیدند که بونجور با تاکید بر امکان مواجهه مستقیم بین واقعیت غیر مفهومی و مفاهیم توصیف کننده آن واقعیت از مبانی تجربی دفاع کرده و با پذیرش نقش توجیهی شهود عقلی به نوعی عقلگرایی گرایش دارد، ولی از آنجه که امکان خطا را در باورهایی مبنایی نفی نمیکند، در مبناگرایی خود یک اعتدال گرای کامل است.