واکاوی مؤلفه های ادبیات مهاجرت در رمان های همنوایی شبانه ارکستر چوبها و تماما مخصوص(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ادبیات مهاجرت داستانی در ایران، به سبب مسائل معتنی به اجتماعی، پیوسته و با سرعت در حال گسترش است. این امر لزوم تحقیقات دامنه دار و چندبُعدی در حوزه ادبیات مهاجرت را مؤکدتر می سازد. تحقیق حاضر با رویکرد مطالعه تطبیقی، دو رمان مهم معاصر را از ادبیات مهاجرت، برای جستجوی مؤلفه های مشترک موجود در این آثار پی جسته است. هر دو رمان، بیان خاطره گونه از زندگی دو نویسنده مهاجر، معروفی و قاسمی، است. نتایج تحقیق گویای آن است که نوستالژی وطن پشت سر گذاشته شده و متعلقاتش و موضوعات متعددی از جهان فعلی پیرامون نویسنده (نظیر هویت، فرهنگ، ارتباطات، عواطف و...)، در کنار عواملی چون پریشانی ذهن و ترس دائمی (ناشی از جریانات متمرکز بر محور مهاجرت)، به شدت موجب پریشانی روحیِ راوی-نویسنده در هر دو رمان بوده است و این امر تاثیرگذار، سایر عوامل روایت ساز دو رمان، نظیر انتخاب زاویه دید، شخصیت پردازی، گسیختگی زمانی و مکانی روایت، طرح و پی رنگ و زبان روایت را در دو رمان، بسیار به هم نزدیک ساخته است. بهره مندی از تکنیک روایت گری جریان سیال ذهن، واگویه های ذهنی، وقفه های زمانی، زبان نمادین، تداعی های پیوسته، آشفتگی زمانی و مکانی با تکیه بر راوی غیرقابل اعتمادی که مخاطب باید وقایع داستان را از میان گفتار نامتعادل او -که آمیزه ای از واقعیت و رؤیا است- دریابد، و مهم تر از همه طرح اصلی دو داستان که بازگوکننده حقایقی از وضعیت زندگی انسان مهاجر گریخته از وطن است، مؤلفه های مشترک مربوط به ادبیات مهاجرت و تبعید را در این دو رمان بسیار افزایش داده است.