مطالب مرتبط با کلیدواژه

ادراک چندحسی


۱.

جایگاه تجربه زیسته از منظر فلسفه بدن در فرایند طراحی و خلق مکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک چندحسی فلسفه بدن تجربه زیسته معماری حواس خلق مکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۲ تعداد دانلود : ۵۵۰
با اوج گیری پیشرفت های انسان در عصر انقلاب فناوری دیجیتال، تصویرگرایی در تمام ارکان زندگی اصالت یافته است. این امر در فرایند طراحی و خلق فضا و فرم معماری به نحوی گسترش یافته که دیدن تصاویر سه بعدی از پروژه، برای قضاوت و ساخت آن کفایت می کند. غفلت از سایر حواس موجب تقلیل سطح ادراک و آگاهی انسان از فضای ساخته شده گشته است. بنابراین می توان پرسید: بدن چه نسبتی با فضا دارد و چگونه به آن پیوند می خورد؟ تجربه زیسته چه جایگاهی در فرایند خلق مکان دارد؟ در این پژوهش بر مبنای فلسفی تفسیرگرایی در پژوهش و با رویکرد کیفی به پرسش های تحقیق پاسخ داده شده است. نتایج بحث نشان می دهد مؤلفه های سازنده فرایند طراحی و خلق مکان، زمانی اصالت وجودی می یابد که مبتنی بر «ابعاد وجودیِ ازلی-ابدی آدمی» ازجمله «تجربه زیسته» او «صور خیالین محفوظ در حافظه بدن مند» و «خاطرات جمعی و فردی» وی باشد. در ترسیم مدل فرایند طراحی، ارائه راه حل های مسأله طراحی می باید پس از فهم دقیق برنامه عملکردی، سایت، برنامه ریزی فیزیکی، بی درنگ عزیمت خود به عالم خیال، خیال بین الاذهانی، اسطوره ها و معنای استعاری حضور انسان را که در ضمیرناخودآگاه خود حسب تجربه زیسته اش نهفته دارد، آغاز کند.
۲.

شنیدن رنگی: مطالعه پیرامون حس آمیزی و فرایند ترکیب حواس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک چندحسی استراتژی های حس متقاطع حس آمیزی موسیقی بصری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۸۰
حس آمیزی، نوعی پدیده عصب شناختی است که در آن، محرک دریافت شده از طریق یکی از حواس، به طور خودکار، ادراک در حسی دیگر را فعال می سازد. نام متداول برای حس آمیزی صدا به تصویر، شنیدنِ رنگی است، که به معنای فعال سازی رنگ، شکل، و حرکت توسط صدا می باشد. هدف از این پژوهش، بازشناسی نقش صدا در آفرینش تجربیات حس آمیزانه (البته در افراد عادی و نه به معنای عصب شناختی آن) و پاسخ به این پرسش است که صدا چگونه می تواند منجر به خلق تجربیات حس آمیزانه بصری شود؟ دیگر آن که چه ویژگی هایی در فرایند ادراک نهفته است که به ما امکان تجربه ادراکات حس آمیزانه را می دهد؟ و در نهایت، پاسخ به این پرسش که آیا میان محرک شنیداری و محرک بینایی، ویژگی های مشترکی وجود دارد که بتواند منجر به تطبیق آن ها با یکدیگر شود؟ این پژوهش حاصل مطالعات کتابخانه ای، اسنادی، و همچنین استفاده از منابع اینترنتی معتبر علمی- پژوهشی می باشد. ادراک، فرایندی چندحسی است و این ویژگی، نه تنها تجربه ادراکات حس آمیزانه را امکان پذیر می سازد، بلکه به واسطه ساخت بازنمایی های درونیِ چندحسی، امکان تجربه ای بصری در مواجهه با محرک شنیداری را نیز فراهم می آورد. علاوه بر این، شنوایی و بینایی، دارای ویژگی های درون حسیِ مشترکی نیز می باشند که امکان تطبیق آن دو با یکدیگر را مهیا می سازد.