مطالب مرتبط با کلیدواژه

تقلیل گرایی مفهومی


۱.

بررسی دشواره «تقلیل گرایی مفهومی» در روش شناسی علوم سیاسی؛ نمونه پژوهی: مفهوم مشارکت سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۹۴ تعداد دانلود : ۵۱۷
روش تحقیق، اصول و مبانیِ مورد اجماعی دارد که وفاداری به آن، از ملزومات اساسی یک تحقیق و درعین حال سنجه ای است برای بررسی این مسئله که آیا یک تحقیق، اصول روشی منتخب را رعایت کرده است یا خیر؟ در این بین، روش پیمایش که اصل را بر سنجش مفاهیم قرار داده، از جمله روش هایی است که مراحل متعدد و روال مندی را داراست که برای تحقق اهداف در نظر گرفته شده، پژوهشگر ملزم به رعایت آنهاست. پیمایش به گونه ای اعم و پیمایش در علوم سیاسی به گونه ای خاص با دشواره ای به نام تقلیل گرایی مفهومی روبه رو است. تقلیل گرایی مفهومی، به معنای فروکاهشِ یک مفهوم به بخشی از آن، انحراف از اهداف تحقیق را به همراه دارد و سبب می شودکه در سنجش مفهوم مورد نظر، تنها بخشی از آن سنجیده شده و به همین دلیل، پژوهشگر در ارائه نتایج دچار سوگیری شود. با توجه به این دشواره، در این نوشتارکه به روش تحلیل محتوا صورت گرفته است، به عنوان نمونه مفهوم مشارکت سیاسی در پژوهش های ایران، ارزیابی می شود. جامعه آماری بررسی 83 مقاله پژوهشی با محوریت موضوع مشارکت سیاسی و سنجش آنها بر اساس دشواره تقلیل گرایی مفهومی است. نتایج نشان می دهد که بیش از 65 درصد این مقاله ها به این معضل مبتلا بوده و مفهوم موسع مشارکت سیاسی را به بخشی از آن که شرکت در انتخابات است، تقلیل داده اند. چگونگی انجام یک تحقیق به روش پیمایش و نشان دادن معضل روش شناختی تقلیل مفهومی در خصوص مفهوم مشارکت سیاسی، نقطه ثقل این مقاله است
۲.

واکاوی چالش ها و کاربردهایِ روش بینامتنیت؛ فرود از نردبان انتزاع؛ سقوط در ورطه تقلیل گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۹۴ تعداد دانلود : ۳۲۵
بینامتنیت، در معنایی عام، بر شبکه ارتباطیِ تودرتوی متون با یکدیگر دلالت دارد. در این معنا، نظریه بینامتنیت به عنوان یک هستیِ انتزاعی جلوه گر می شود که بر مفهومی موسع و بی آغاز و پایان از این واژه صحه می گذارد. در این نوشتار، با عنایت به توجه فی مابین نظریه و روش، جایگاه بینامتنیت مورد واکاوی قرارگرفته و این پرسش مهم مطرح شده است که آیا اساساً نگاه روش گونه به بینامتنیت توجیه پذیر است؟ به نظر می رسد بینامتنیت به عنوان یک مفهوم پست مدرن بر سرِ دوراهیِ فرو غلتیدن در ورطه تقلیل گراییِ مفهومی از یک سو و محصور شدن در انتزاع متعلق به نظریه از سوی دیگر قرار داشته باشد. در حقیقت پاسخ این نوشتار به پرسش یادشده، «بلی» مشروط است. بینامتنیت یک روش است، به شرطی که مفهوم انتزاعیِ ارتباط بینامتنی به چیزی شبیه نقدِ سنتیِ منابع تقلیل یابد. عدم اهتمام واضعان اولیه واژه بینامتنیت، کسانی چون کریستوا و بارت، در کاربردی کردن روش بینامتنیت و هشدار از فرو کاهش بینامتنیت به مأخذیابی و تأکید بر نظریه به جای روش، چالشی را پدید آورد که نسل بعدی پژوهشگران بینامتنیت را به سمت روش و کاربردی سازی بینامتنیت سوق داد. روش تحلیل بینامتنی مبتنی بر اصول و مراحلی است که نقطه تمرکز این نوشتار می باشد. واکاوی نظریه بینامتنیت، تقلیل آن به روش و چگونگی نحوه استفاده از آن در یک پژوهش علمی، از اهداف اصلی این پژوهش می باشد.