نقش آمریکا در روند صلح و امنیت جهانی از منظر حقوق و روابط بین الملل
برمبنای منشور ملل متحد یکی از اهداف اصلی حقوق بین الملل، تبیین و تعیین حقوق بین دولت ها و ملت ها و نحوه اجراء آنها براساس قواعد حقوقی شناخته شده بین المللی است تا از این طریق از بروز هرگونه تهدیداتی که بنحوی از انحاء موجب تضییع این حقوق و متعاقب آن تضعیف تعاملات دولت ها در روابط بین خود می گردد، جلوگیری کند. این در حالی است که عملکرد هدفدار برخی از دولت ها در صحنه بین المللی، عملا منجر به نادیده گرفته شدن این قواعد بین المللی گردیده و عرصه بین الملل را آبستن برخی تهدیدات مستقیم یا غیرمستقیم در قالب مفاهیم حقوقی نظیر: حقوق بشر، حقوق بشردوستانه و ... نموده است که در نوع خود نه تنها مشکلاتی را برای ملل و دولت های دیگر فراهم آورده بلکه صلح و امنیت جهانی را نیز به مخاطره می اندازد. در این رابطه، عملکرد دولت آمریکا بیش از هر دولت دیگری قابل رهگیری است. در این مقاله سعی بر این است تا با تبیین و تشریح برخی تهدیدات به این سوال اساسی که چگونه اقدامات آمریکا در منطقه خاورمیانه، در مقام اجرای قوانین منشور ملل متحد که از طریق دستاویزهایی چون حقوق بشر و حقوق بشردوستانه و ... انجام می شود، باعث ایجاد تهدیدات جدی علیه صلح و امنیت بین الملل می گردد، پاسخ داده شود. در توضیح فرضیه خود، به نمونه های بارز و آشکار برخی تهدیدات، نظیر: کاربرد زور، ترور، نسل کشی، تسلیحات هسته ای، مداخله بشردوستانه و اثرات آن پرداخته شده است.