مطالب مرتبط با کلیدواژه

کافی کلینی


۱.

مقایسه تاریخ و سیره رسول خدا9 در رابطه با اموات در سه کتاب کافی کلینی، صحیح مسلم و سنن ترمذی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کافی کلینی کافی کلینی صحیح مسلم رسول خدا(ص)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۶ تعداد دانلود : ۴۲۲
افکار، عقاید انحرافی و بدعت وهابیت در احکام و معارف و آموزه های دینی، تمام عرصه های احکام دینی را شامل می شود. آنان با سلایق شخصی و به دور از هرگونه تأمل و تفکری به تفسیر خودسرانه از آیات و روایات می پردازند و برداشت خود را تنها برداشت درست از دین می دانند و دیگران را تکفیر می کنند. یکی از برداشت های نادرست وهابیت، نگاه آنان به عالم پس از مرگ و جایگاه اموات و مسائل مربوط به اموات می باشد، در این پژوهش سعی می شود برخی مسائل اموات را با توجه به سه منبع کهن بررسی نموده تا صحت وسقم گفتار وهابیان آشکار شود. ابتدا به بررسی برخی روایات کتاب کافی و سپس دو منبع مکتب خلفا (صحیح مسلم و سنن ترمذی) پرداخته و درنهایت وجوه اشتراک و اختلاف، بیان می شود.
۲.

بررسی تفاوت دیدگاه بخاری و کلینی در منبعیت قرآن و سنت(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: قرآن سنت کفایت ثقلین صحیح بخاری کافی کلینی اجتهاد به رأی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۴ تعداد دانلود : ۲۲۴
  موضوع کمال شریعت مطلبی مورد اتفاق دانشمندان مسلمان است؛ اما چگونگی کفایت قرآن و سنت، یعنی توانمندی کامل قرآن و سنت برای پاسخگویی به هر نیاز و بی نیازی این دو از هر منبع دیگر مورد اختلاف است؛ ملاحظه جوامع برترِ حدیثیِ فریقین، صحیح بخاری و الکافی کلینی حاکی از آن است که گرچه عموم رویکردها و اخبار این جوامع در ارتباط با کفایت قرآن و سنت همسان بوده، اما با وجود پاره ای از نمایه ها و اخبار در جامع بخاری مانند استفاده صحابه از رأی، مبنای کفایت ثقلین زیر سؤال می رود. پژوهش حاضر با روش مقایسه تطبیقی در پی آن است که ضمن تطبیق این جوامع بزرگ حدیثی و اخبار آن دو، تفاوت دیدگاه بخاری و کلینی در ارتباط با کفایت قرآن و سنت را تبیین نماید. نتیجه حاصل از بررسی تطبیقی دو منبع این است که با آنکه بخاری با بیان اخبار متعدد، اهتمام خاصی به قرآن و سنت نشان داده، اما به سبب پذیرش برخی اخبار، چون، اخبار اجتهاد بی مبنای اصحاب، نقصان قرآن و سنت را پذیرفته است؛ لذا نتوانسته کمال و کفایت قرآن و سنت را نشان دهد؛ اما کلینی به وجود همه احکام در کتاب و سنت تصریح می کند و به توانمندی عترت علیهم السلام بر ارائه هر حکم اشاره دارد و به نفی قاطع بدعت و رأی تأکید می نماید.