مطالب مرتبط با کلیدواژه

جامعه آرمانی


۲۱.

بررسی تطبیقی جامعه آرمانی در دیدگاه سیاسی اجتماعی ابن سینا و ابن خلدون بر اساس الگوی اسپریگنز(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن سینا ابن خلدون جامعه آرمانی دولت نبوی عصبیت عنایت الهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۱۱
مقاله در تلاش است تا جامعه آرمانی را در اندیشه سیاسی اجتماعی ابن سینا و ابن خلدون، بر اساس الگوی اسپریگنز بررسی کند. لذا مسئله پژوهشی چنین تدوین شده است که ابن سینا و ابن خلدون بر اساس دیدگاه سیاسی اجتماعی خود، در طرح جامعه آرمانی چگونه می اندیشند؟ به بیانی دیگر، این دو اندیشمند مسلمان، بحران استقرار جامعه آرمانی را چگونه تعلیل یابی کرده و برای برون رفت از آن چه راهکاری ارائه می دهند؟ نوشتار حاضر به روش توصیفی تحلیلی موردی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به این گزارش دست یافته است که ابن سینا در تلاش برای پیوند بین سیاست و نبوت، بحران را نبود قدرت متمرکز ملی دانسته که فقدان سیاست نبوی و عدم اجرای درست شریعت را در پی داشته است. وی در طرح جامعه آرمانی، بهترین نوع نظام را نظام سیاسی نبوی دانسته که پیامبر یا جانشین او، در رأس امور قرار دارند. آرمان او آشتی بین دین و فلسفه، پیوند سیاست با شریعت و حفظ وحدت جامعه مسلمان از طریق قدرت متمرکز فیلسوف پیامبر است. در واقع طرح جامعه آرمانی در اندیشه سیاسی اجتماعی ابن سینا بر مبنای فطرت الهی انسان و نقش حداکثری دولت در سعادت و رستگاری اتباع در هر دو جهان بنا شده است. در حالی که در آراء ابن خلدون، شکل گیری و بسط حکومت های پهناور و قدرتمند با منشاء اصول دینی و نقش دین و مذهب در طول عمر دولت ها ارتباط دارد. وی دولت را پدیده ای سیال و زوال پذیر می داند که همانند انسان ها دارای عمر طبیعی، از زایش تا مرگ، بوده که در این راستا، علاوه بر عصبیت قبیله ای، عصبیت دینی می تواند قوام بخش دولت ها باشد.
۲۲.

مؤلفه های جامعه آرمانی در شعر معاصر ایران: با مطالعه موردی سروده های ملک الشعرای بهار و احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شعر معاصر جامعه آرمانی ملک الشعرای بهار احمد شاملو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۴
جامعه آرمانی (آرمان شهر) آرزویی بسیار دیرین -از بدو شهرنشینی بشر تا به امروز- بوده و در تحقق این آرزو هر یک از طبقات و اقشار مختلف جامعه که دغدغه خوشبختی و سعادت مادی و معنوی آدمی -فارغ از زبان، رنگ، نژاد و...-  را در سر می پرورانده، قلم یا قدمی فراخور استعداد و توان خویش برداشته و به این طریق کوشیده، سدی محکم در برابر کج اندیشی و کج رفتاری جریان های باطلی باشند که همواره منفعت خود را در بی نظمی و آشفتگی اجتماع جست وجو کرده اند. در این میان، نویسندگان و سخنوران متعهد و آرمان گرا نیز خاموش ننشسته و با ذوق و قریحه خویش، ضمن تقبیح پلیدی و پلشتی ها، جامعه را در مسیر چشم اندازهای مطلوب و مثبتی چون عدالت و برابری طبقاتی، نظم و قانون مندی، آزادی اظهار عقیده و مواردی از این دست، رهنمون آمده اند. بر همین پایه، جستار حاضر در پی آن برآمد تا به شیوه تحلیل محتوا و (فن کتابخانه ای)، سروده های دو تن از سخنوران نام آشنای سنتی و نوگرای معاصر ایران؛ ملک الشعرای بهار و احمد شاملو را از نظر گذرانده و شاخصه های انسانی و آرمانی مورد توجه و تأکید آنان را به خواننده بنمایاند. در این مقایسه، آنچه به دست آمد به طور خلاصه عبارت است: بهار به عنوان ادیبی سیاستمدار و فرزانه در پی ساختن ایرانی مستقل، آزاد و مدرن -بر پایه شعائر و نمادهای ملی و معنوی- است. شاملو نیز ادامه دهنده راه بهار در مسیر اهداف آرمانی و تجدد طلبانه است؛ با این تفاوت یا تمایز که شاملو در گستره بلندی از عمر ادبی خود، اهداف یاد شده را با سازوکارهای جناحی- سیاسی موسوم به چپ (سوسیالیسم) یا نزدیک به آن، دنبال می کرده است.