مطالب مرتبط با کلیدواژه

تذکره الشعراء


۱.

انتساب قطعه ای از کمال الدّین اسماعیل به فرخاری در تذکره الشّعرای دولتشاه سمرقندی (مقاله کوتاه)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تذکره الشعراء شعر کمال الدین اسماعیل فرخاری سفینه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۳۳۰
یکی از زمینه های پژوهشی درباره ی جُنگ ها و سفینه ها، بررسی انتساب های اشعار در برخی از آنهاست که گاه به اشتباه آمده و سبب شده است تا محقّقان و پژوهشگران حوزه ی تاریخ ادبیات به سفینه ها و بیاض ها با دید احتیاط بنگرند و چندان به انتساب های جُنگ پردازان اعتماد نکنند. هرچند این انتقاد را می توان تا حدودی درباره ی بیشتر سفینه ها صادق دانست و بایسته است با احتیاط به انتساب های اشعار در جُنگ های متأخّر و حتّی کهن نگریست؛ با این حال نمی توان از برخی انتساب ها در این بیاض ها درباره ی اشعار سخنوران گمنام و حتّی مشهور چشم پوشید. زیرا از رهگذر برخی از این انتساب ها، -بدان شرط که با دیگر منابع معتبر سازگار باشند- گاه می توان در پژوهش های شعرشناسی، گوینده ی واقعی شعری را شناخت که در نتیجه سخن تمامی منابع و حتّی تذکره های معتبر در مورد یک انتساب منسوخ خواهد شد. نگارنده در این نوشتار، با استفاده از دو سفینه ی کهن و متأخّر و نیز نسخ دیوان کمال الدّین اسماعیل(568؟–635 ق.)، نشان داده است که قطعه ای در دیوان کمال الدّین، در تذکره ی دولتشاه (تألیف: 892 ق.) به اشتباه به فرخاری، -از شاعران سده ی پنجم هجری- منسوب شده که این اشتباه به تذکره ها و منابع معاصر نیز راه یافته است.  
۲.

دورنمایی از وقایع قرن نهم هجری از دیدگاه دولتشاه سمرقندی در کتاب «تذکرهالشعراء» با تأکید بر نقش علما(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تذکره الشعراء دولتشاه سمرقندی علما رعیت معرفت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۹ تعداد دانلود : ۳۶۵
دولتشاه سمرقندی، از جمله تذکره نویسان قرن نهم هجری است که در کتاب مهم خود، تذکره الشعراء، گزیده ای از احوال و آثار علما و شعرای دوره اسلامی، به خصوص قرن 8 و 9 هجری را تدوین کرده و در امتداد آن، نظرات قابل توجهی در باره وقایع اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دوره مورد بحث در اختیار قرار داده است. پرسش پیشِ رو، این است که سیر حوادث در تذکرهالشعراء چگونه در ذهن مؤلف پردازش شده است و علما چه جایگاهی در آن دارند؟ یافته های تحقیق، حاکی از آن است که دولتشاه به این دلیل که اهل قلم، اهل دولت و اهل دل بوده است، نسبت به کمبودهای این عرصه ها شناخت کامل داشته و گاهی با اغماض و گاهی با شهامت، به آنها پرداخته و در مورد علما به همین شیوه مسائلی را مطرح می کند که در شناخت دوره، راهگشاست. دولتشاه، شخصیتی اعتدالی و مردمی بود و در خود، آن وارستگی را می دید که علمای عصر خویش را به نصیحت درباریان جهت رسیدگی به حال رعیت ترغیب کند. روش تحقیق در این مقاله، تاریخی تحلیلی است و در کنار آن، از الگوی هرمنوتیک قصدگرا استفاده خواهد شد. این روش، از این جهت برگزیده شده که ضمن لحاظ اصل متن و زمینه شکل گیری آن، به قصد و هدف مؤلف نیز توجه گردد.