مطالب مرتبط با کلیدواژه

مارال


۱.

خوانشی کهن الگویی از توصیف مارال در رمان کلیدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مارال شیرین آناهیتا پری کهن الگو انگاره کهن الگویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۷ تعداد دانلود : ۹۹۲
در این جستار از توصیف آبتنی مارال در رمان کلیدر نوشته محمود دولت آبادی خوانشی کهن الگویی ارایه کرده ایم. به دلیل همانندی این توصیف با آبتنی شیرین در مثنوی خسرو و شیرین نظامی، بر پایه تمایز میان کهن الگو و انگاره های کهن الگویی در نظریه یونگ، تکرار این انگاره ها یا بازنمایی ها را در متون قدیمی تر و کلاسیک فارسی ازجمله اوستا، شاهنامه، همای و همایون و.. و همچنین در فرهنگ و تاریخ باورهای ایرانی بررسی کرده ایم. نتیجه این که بر اساس این خوانش تمامی این تکرارها در توصیف معشوق و همراهی آب و زن/ معشوق، بازنمایی انگاره های آناهیتا و به ویژه انگاره پری بوده است که آن نیز می تواند تحت تأثیر دوران بانوخدایی در فلات ایران پیش از ورود آریایی ها باشد. این خوانش همچنین پیوستگی ارتباط متون ادبی ایرانی را از قدیمی ترین انواع تا نوترین آن؛ یعنی نوع ادبی رمان بر بستری فرهنگی اثبات می کند.
۲.

تحلیل کهن الگویی آنیمای «گل محمد» در رمان کلیدر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: کهن الگو آنیما گل محمد مارال کلیدر محمود دولت آبادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۴
کهن الگوها از مهم ترین مباحث روانشناسی یونگ است که از خودآگاه و ناخودآگاه انسان حکایت می کند. کهن الگوی آنیما نیز، در مقابل آنیموس، متعلق به جنبه زنانه مردان، در عمیق ترین لایه های درونی و ناخودآگاه مرد، در جهان بینی، تعادل و عدم تعادل روحی او بسیار تأثیرگذار است. مقاله حاضر، به شیوه توصیفی- تحلیلی، این کهن الگو را در شخصیّت «گل محمد» در رمان کلیدر اثر محمود دولت آبادی بررسی می کند. کلیدر که در اصل رمانی تاریخی است، به شیوه واقع گرایانه فضای سیاسی ایران پس از جنگ جهانی دوم بین سال های ۱۳۲۵ تا ۱۳۲۷ را به تصویر می کشد. در لایه های زیرین داستان، آنچه بر فرآیند فردیت شخصیت «گل محمد» تأثیرگذار بوده، گزارش می شود تا جنبه های مثبت و منفی آنیما؛ رسیدن به رشد و کمال، رسیدن به عشق، عمل خارق العاده و قهرمانانه و در مقابل، شهوت خواهی و فرافکنی را به طور محسوس بیان کند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد، اگرچه در برخورد آغازین احساسی «گل محمد» با «مارال»- آنیمای درون وی- جنبه منفی آنیما چون شهوت خواهی شعله ور می شود و زمانی چند، وجود او را فرا می گیرد و گاه گاه به فرافکنی و خشم می انجامد، اما در بزنگاه هایی برای شناخت و تشخیص ناخودآگاه، با میانجی گری میان «من» و «خود»، موجب رشد و تعالی و طی کردن فرآیند فردیت و ایجاد ارتباط میان جنبه منفی و مثبت شخصیت اصلی رمان بوده است.