مطالب مرتبط با کلیدواژه

تاریخ معماری اسلامی


۱.

مقایسه ساختار و اجزای ورودی بناهای مذهبی و غیرمذهبی کاشان در دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاشان بناهای مذهبی بناهای غیرمذهبی ورودی تاریخ معماری اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۹ تعداد دانلود : ۵۰۳
در هریک از انواع بناهای مذهبی و غیرمذهبی در کاشان عصر قاجار، وجود عواملی نظیر مسائل مختلف مذهبی، در طراحی و ساخت آثار معماری نقشی مهم و محوری دارند. ورودی بناهای کاشان در این دوره، در هر دو صورت مذهبی و غیرمذهبی، دارای بخش هایی است که در پلان اصلی آن طراحی شده و عمدتا شامل جلوخان، سکو، در ورودی، سردر، هشتی و دالان است. در این بناها، ورودی ها به عنوان یکی از مهمترین اجزای ساختمانی، دارای وجوه شباهت و تفاوتی هستند که ریشه در نوع نگاه معماران و سازندگان بناها دارند. بر اساس این پژوهش، از آنجا که مجموعه معماری سنتی مذهبی، بیانگر هویت اسلامی است، بناهای مذهبی باید در نگاه نخست، تأثیر معنوی بر بیننده بگذارند، ولی در بناهای غیرمذهبی عناصر بیشتر حول محور کارکردشان تعریف می شوند؛ با این حال، در دستگاه ورودی این بناها نیز نقش مفاهیم دینی و سنتی مانند حفظ حرمت و درون گرایی از سوی معماران مورد توجه جدی قرار گرفته است.
۲.

فلسفه تاریخ معماری اسلامی در نگرش شرق شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه تاریخ تاریخ معماری اسلامی شرق شناسی اروپامحوری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۲۴
هر تاریخنامه ای متأثر از یک منظر تاریخی شکل میگیرد؛ حتی اگر مورخ از آن آگاه نباشد یا آن را انکار کند. تاریخ معماری اسلامی نیز از این موضوع مستثنی نیست. بنابراین شناخت رویکردهای تاریخنگاری معماری اسلامی، مستلزم شناخت منظر تاریخی یا اصطلاحاً «فلسفه تاریخ»ی است که مبنای آن قرار گرفته است. باتوجه به اینکه تاریخ معماری اسلامی، مولود اندیشه شرق شناسی است، این پژوهش بدنبال شناخت فلسفه تاریخ در نگرش شرق شناسانه به معماری اسلامی است. از آنجایی که این پژوهش به حوزه فلسفه و تاریخ علم تعلق دارد، از راهبرد استدلال منطقی استفاده شده است. بدین ترتیب مطالب پراکنده موجود در سامانه ای منطقی مربوط به فلسفه تاریخ منظم میشوند. این سامانه شامل چهار مؤلفه اصلی واقعیت تاریخی، عینیت تاریخی، ارزش تاریخی و تبیین تاریخی است. بنابراین پژوهش از نوع کیفی و با روش توصیفی- تحلیلی است. بر اساس مطالعه صورت گرفته در نگرش شرق شناسانه، واقعیت معماری اسلامی پدیده ای عینی و مستقل از ذهن است و ماهیت آن پیش از هرچیز با عنوان «دیگریِ» معماری غرب تعریف میشود که دارای ذاتی مشخص بوده و فاقد تاریخ است. همچنین این نگرش شناخت معماری اسلامی را از طریق عینیتی اثبات گرایانه ممکن میداند. گزینش ها و ارزیابی ها در نگاه شرق شناسانه به معماری اسلامی، مبتنی بر تعریف دوگانه های ارزشیِ اروپامدارانه است. هچنین تبیینی که این نگرش از معماری اسلامی ارائه میدهد از نوع قانومند و ذات گرایانه است.