۲.
دنیای کنونی مملو از ادیانی است که آموزه ها و پیروان گوناگونی دارند. ضمن اینکه میان ادیان الهی و غیرالهی، یا خداباور و غیرخداباور، برخی اشتراکات و اختلافات قابل توجهی وجود دارد. چنین کثرتی با نظر به بسط جغرافیایی و تاریخی ادیان و دلبستگی پیروان آنها به سنت دینی خاص، ما را با این پرسش مهم مواجه می سازد که بین عدالت الهی و تکثر ادیان چه نسبتی برقرار است؟ آیا تکثر ادیان در زمان ها و مکان های مختلف، مطابق خواست الهی است؟ آیا صرف ظهور برخی ادیان الهی در منطقه جغرافیایی خاورمیانه، دلیل بر انحصار موهبت حقانیت و نجات الهی به مردم چنین منطقه ای است؟ و اینکه تکلیف انسان هایی که به دلایل مختلف صدای ادیان الهی را نشنیده اند و یا آن ادیان بطور مناسبی به آنها معرفی نشده اند، چیست؟ برای پاسخ به این پرسش ها و تحقیق درباب نسبت عدالت الهی با تکثر ادیان موجود، تلاش می شود نشان داده شود که لازمه عدالت الهی فراهم نمودن روش ها و طرق متنوع هدایت انسانهاست که ارسال رسولان در قالب ادیان وحیانی از نمونه های بارز آن است. همچنین مقدم بر ارسال رسولان، مهم ترین طریق الهی برای هدایت انسانها، تکیه بر رسولان باطنی است که مصداق آن عقل و فطرت بشری است. همچنین از آنجاکه انسانها در شرایط زمانی، مکانی و فرهنگی مختلفی زیست می کنند، لازمه منطقی هدایت الهی آنها تکثر روش های هدایت و بهره مندی عادلانه آنها از موهبت حقانیت و نجات است. نتیجه اینکه، نه تنها حقانیت و نجات منحصر به ادیان الهی نیست، بلکه تنوع طرق اعطای آن به آدمیان، لازمه عدالت الهی است.