مناسبات تربیتی خانواده و دولت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی روابط خانواده و دولت در حوزه تعلیم و تربیت و ارائه مدلی متناسب با دیدگاه اسلامی برای سازمان دهی نظام آموزش رسمی است. برای رسیدن به این هدف ابتدا از میان اسناد کتابخانه ای برحسب ملاک «ارتباط با موضوع» چهار دسته اسناد انتخاب شد که عبارتند از: اسناد حقوق بین المللی و حقوق اسلامی، نظریه های اندیشمندان حوزه جامعه شناسی، دانش سیاسی و فلسفه تعلیم و تربیت، گزارش های مربوط به حوزه آموزش و پرورش تطبیقی، متون مقدس و آثار مربوط به اندیشه اسلامی.
سپس از میان اسناد مذکور بـراسـاس ملاک هـای اصالـت، اعتـبـار، شهـرت، امکان دسترسی، تحقیق انتخاب شدند و مورد مطالعه مروری، بررسی انتقادی و هم چنین مطالعه تفسیری قرار گرفتند. اطلاعات بدست آمده به کمک روش های تحلیل مفهومی، تحلیل گزاره ای و پرسش از متن، بررسی و در سه دسته نقد وضع موجود، علت شناسی و پیش بینی وضع مطلوب (ممکن) دسته بندی شدند. در مجموع نتایج تحقیق نشان می دهند، وضع موجود نظام های آموزشی از جهت تعامل دولت و خانواده بر رویکرد دولت محور استوار است. ولی درباره مناسبات تربیتی خانواده و دولت سه نظریه مطرح است که عبارتند از: نظریه دولت محور، نظریه خانواده محور و نظریه وظیفه مشترک. هر یک از این سه نظریه محدودیت هایی دارند و از مبانی خاصی متاثرند. نگاه اسلام به رسالت تربیتی خانواده و دولت نوعی تعامل ویژه میان آن ها را اقتضا می کند که با سه نظریه مذکور متفاوت است و در مدل یک سه ضلعی قابل تحقق می باشد. این مدل دارای چهار ویژگی مهم است که عبارتند از: در تمام سطوح مدیریتی نظام آموزشی جریان دارد و به مدرسه محدود نمی شود؛ شامل دو نقش مشارکتی و نظارتی است؛ سه جانبه است و علاوه بر دولت و خانواده، جامعه مدنی را نیز درگیر می کند؛ گستره وسیعی از تعامـل را در برمی گیرد که علاوه بر اجرا، شامل هدف گذاری، برنامه ریزی، مدیریت و راهبری، ارزشیابی و اصلاحات می شود.