مطالب مرتبط با کلیدواژه

راچلز


۱.

نقد برهان راچلز درباره ناسازگاری وحی و پرستش با عمل اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانت وحی وجود خدا برهان اخلاقی پرستش راچلز کوئین

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی
تعداد بازدید : ۱۷۳۹ تعداد دانلود : ۸۰۶
این مقاله، نقدی بر برهان جیمز راچلز بر نفی وجود خداوند میباشد که به برهان اخلاقی علیه وجود خدا شهرت یافته است. در این برهان، بنای اخلاق بر استقلال عامل اخلاقی یا همان ملاکی است که کانت برای اخلاقی بودن قائل بود. ادعا شده که اخلاق بر این مبنا با وجود خدای ادیان ناسازگار است؛ زیرا خدای ادیان، شایسته پرستش بهمعنای تسلیم شدن آدمی در برابر وحی و تشریع الاهی است. او بر آن است که وجود وحی و شریعت که بهاعتقاد مؤمنان، راهنمای حیات اخلاقی است، نه تنها چنین نقشی ندارد؛ بلکه برضد عمل اخلاقی است باید وحی و بهتبع آن، خدای ادیان که وحی میکند را بهکنار نهاد. لذا با استناد به وضوح عامل اخلاقی میتوان خدای سزاوار پرستش را که فرستنده وحی است، نفی کرد. البته راچلز چند اشکال بر برهان خود وارد می کند و به آنها جواب می دهد. این مقاله علاوه بر بررسی این اشکالها، به دیدگاه کوئین که معتقد به سازگاری پرستش و به تبع آن، وحی تشریعی با عمل اخلاقی است، می پردازد.
۲.

بررسی و نقد نگره تعارض دین و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۶۳
شناخت رابطه دین، اخلاق و معنویت از جمله مسائل مهم دین شناختی و ارزش شناختی بوده و در گذر تاریخ محل بگومگوهای زیادی نزد اندیشمندان واقع شده است. در عصر حاضر به ویژه در پی تحولاتی که در غرب جدید رخ نمود، این مسئله با شدت و حدّت بیشتری جان گرفت و نظریه های جدیدی پا به عرصه بحث نهاد. از جمله نگره هایی که به سان شبهه ای در برابر دین و کارکردهای آن رخ نمود، گمانه تعارض دین و اخلاق است. در این مقال برآنیم به روش توصیفی- تحلیلی تقریر نیچه و راچلز از انگاره فوق و پیشنهاد عملی هاسپرز در این زمینه را مرور کرده، به بحث و بررسی بنشینیم. ماحصل تحقیق این است که پنداره تعارض نه در حوزه معرفتی و درون مایه ها و آموزه های اخلاقی و دینی درست می نماید و نه در ساحت دین ورزی و انجام فعل اخلاقی؛ بلکه در حوزه نخست اخلاق جزئی انفکاک ناپذیر از دین بوده و در عرصه عمل نیز بین آن دو نسبت تلازم برقرار است و اخلاق گسسته از دین تنک مایه، سست بنیان و فاقد پشتوانه های معرفتی و انگیزشی لازم است.