مطالب مرتبط با کلیدواژه

افلوطین


۲۱.

جایگاه دیالکتیک و تشابه (آنالوژی) در الهیات افلوطین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دیالکتیک تشابه افلوطین احد زبان دین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۰ تعداد دانلود : ۱۳۸
ابتدا فیلسوفان یونان باستان بودند که «دیالکتیک» را در فلسفه به کار بردند، البته طی تاریخ فلسفه تغییراتی نیز در کاربرد آن ایجاد شد. «تشابه» نیز در آثار افلاطون به قوت وجود دارد. افلوطین نیز در انئادها دیالکتیک و تشابه را مطرح کرده است. در بررسی زبان دین افلوطین می توان دیالکتیک و تشابه و نیز روش های سلبی و سکوت را ردیابی کرد. درباره الهیات سلبی افلوطین سخن بسیار گفته شده است، اما بحث از دیالکتیک و تشابه در الهیات افلوطین مغفول مانده است. پرسش این است دیالکتیک و تشابه در مباحث الهیاتی افلوطین چه جایگاهی دارد؟ آیا می توان میان دیالکتیک و تشابه با الهیات افلوطین پیوندی یافت؟ افلوطین دیالکتیک را در رساله سوم «انئاد اول» در معانی مختلف بررسی می کند، هم به عنوان روش و هم به عنوان یک علم، و البته در هر دو معنای دیالکتیک به «حقیقت» و «واقعیت برین» توجه دارد. دیالکتیک نزد او عالی ترین بخش فلسفه است و صرفاً ابزار نیست. علاوه بر دیالکتیک، او در «انئاد پنجم» از تشابهِ (آنالوژیِ) «شاه»، «آتش» و «خورشید» در توصیف احد بهره می گیرد. این نوشتار بنا بر متون افلوطین به توصیف و تحلیل مسئله حاضر می پردازد و به این نتیجه می رسد که در هر دو خوانش دیالکتیکی و تشابهی، توصیف سلبی تفضیلی و ایجابی از احد در تلفیق با هم صورت می گیرد.
۲۲.

تعالی تجربه های عقلانی بر مبنای دیدگاه زیبایی شناختی افلوطین و دلالتهای تربیتی آن در تعلیم و تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه زیبایی تربیت عقلانی افلوطین انگیزش تجربه متعالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۹۸
هدف این پژوهش تبیین وتحلیل تجارب عقلانی از دیدگاه افلوطین بر مبنای ادراک زیبایی به منظور تعالی بخشی به تجارب عقلانی فراگیران است. روش پژوهش توصیفی –تحلیلی و استنتاج ی اس ت و با بهره گیری ازالگوی فرانکنا انجام پذیرفت. نتایج نشان دادکه نفس به عنوان یک اقنوم، زیبایی را به صورت تجربه های خودشناسی، تخیل، نیک خواهی و معرفت می شناسد و با کسب تجارب زیبایی شناسی زمینه تعالی خود و تاثیرگذاری بر دیگران را فراهم می آورد. تجربه زیباشناسی دارای نقش تعالی بخشی در فعالیت های عقلانی می باشد و عناصر زیبایی شناسی می توانند فعالیت عقلانی را به تجربه زیباشناسی تبدیل و آن را متعالی نماید. تجربه زیباشناسی به عنوان یک شایستگی پایه، امری فراگیر، و محدود به حیطه وفعالیت خاصی نیست و دلالت هایی برای اهداف، محتوا و روش های یاددهی و یادگیری درسطح مربیان ومتربیان وبرنامه درسی دارد. هدف غایی تعالی تجارب عقلانی افلوطین یگانگی با واحد نخستین و منشاء زیبایی و زیبایی های معق ول می باشد. اهداف واسطی موثر در دست یابی به تجارب زیباشناسی عبارتند از: خودیابی، مشاهده بصری، تخیل و سکناگزینی معقولانه نفس و بصیرت درونی می باشد. این اهداف مناسب ومتناظر با مولفه های تجارب عقلانی تعالی گرا شامل: اصالت، شهود عقلی، تحول درونی، پویایی وتعمق، شوق انگیزی وشکوه مندی می باشد. . کلید واژه: تجربه زیبایی، تربیت عقلانی، افلوطین، انگیزش، تجربه متعالی
۲۳.

غایت شناسی تربیت عقلانی در رویکرد فیض محور افلوطین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فیض محوری غایت شناسی افلوطین تربیت عقلانی تعالی نفس معنویت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۵۶
مقوله تربیت عقلانی از موضوعات مهم در عرصه تعلیم و تربیت است، هدف این پژوهش تحلیل مفهوم حیات عقلی و ویژگی های آن در رویکرد عقلانی فیض محور افلوطین است که به منظور تدوین هدف های تربیت عقلانی و جهت گیری معنوی در فراگیران از منظر افلوطین انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی و روش تحقیق آن روش توصیفی، تحلیل مفهومی است و با استفاده از قیاس عملی فرانکنا انجام شده است. بر اساس نتایج این پژوهش، غایت اصلی تربیت عقلانی یگانگی عقلانی نفس با واحد نخستین از طریق دستیابی نفس انسانی به حیات معقول وکسب تجربه های معنوی است و اهداف واسطی نیل به آن عبارتند از مراقبه و فضیلت نفس،که ناظر به قدسی بودن و اعتدال امر معنوی و پرورش قابلیت خودشناسی و تعقل ورزی، که ناظر به اصالت و   باطنی بودن امر معنوی وپرورش عشق ورزی و تخیل که ناظر  به جذبه زیبایی و پویایی امر معنوی می باشد و در نهایت قابلیت خیرخواهی و وحدت خواهی نفس که ناظر به متعالی بودن و شکوهمندی امر معنوی است. تربیت و تعالی بخشیدن به نفس انسانی ، هدفمندی و معناداری زندگی نتیجه تحقق این اهداف است. حیات عقلانی از منظر افلوطین، زندگی کاملی است که دارای ابعاد شناختی، عملی، ارادی، مهارتی و زیباشناختی می باشد. گزاره بنیادین و هنجاری این تحقیق، کسب حیات معقول نفس انسانی است که تحقق و بهره مندی از آن وابسته به پرورش اهداف واسطی در ابعاد مختلف حیات عقلی در ساحت های شناختی، عملی، عاطفی (نگرشی)، ارادی در فراگیران است.
۲۴.

تلازم عشق و معرفت در انسان بر اساس آراء افلوطین و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشق معرفت انسان ابن سینا افلوطین اتحاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۴
در این تحقیق با ابتنا بر آراء افلوطین و ابن سینا درباره عشق در انسان، تلازم عشق و معرفت در آراء ایشان بر اساس تفاوت ها و شباهت ها بررسی و تطبیق داده می شوند. در بحث تلازم عشق و معرفت تأثیر عشق برای شوق به معرفت برای نیل خیر و زیبایی، نائل شدن به ملکات اخلاقی و اتحاد با صورت های کلی و خداوند مدّنظر است. مهمترین مسئله تحقیق، آزمون این فرضیه بود که آیا ابن سینا در مبانی و نتایج تلازم عشق و معرفت در انسان تحت تأثیر مبانی فلسفی افلوطین ضمن این مباحث بوده است؟ این مقاله با اتکاء به روش تحلیلی-توصیفی در نهایت به این نتیجه می رسد که در نگرش معرفت شناسانه ای که از آراء افلوطین درباره عشق دریافت می شود، عشق برخلاف راه دانش، مسیر نائل شدن و اتحاد با احد است. عشق قادر است به چیزی که حد و اندازه ندارد و دارای هیچ صورتی نیست، نائل شود. اما این نگرش نزد ابن سینا امری وجودی است زیرا کمال نفوس بشری همان تشبه به ذات خیر مطلق و صدور افعال متعادل و متوازن از قبیل فضایل بشری و تحریک نفوس ملکی نسبت به جواهر علوی است که به سبب تشبه به خیر مطلق هستند و غایت این تشبه تقربی است که به واسطه فیضان کمال و فضیلت از خیر مطلق است. ابن سینا در پرتو اثرپذیری از سرمایه های غنی دینی، از افلوطین هم اثرپذیرفته و جریان تفکر اسلامی را به سوی اشراق و عرفان سوق داده است.