مطالب مرتبط با کلیدواژه

نظام پهلوی


۱.

بررسی رابطه نظام پهلوی و دانشگاه در ایران

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دانشگاه نظام پهلوی غربی سازی دانشگاهها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶۵ تعداد دانلود : ۱۰۶۲
دانشگاه از همان بدو تولد در کنار کارویژه های فنی و علمی خود به عنوان یکی از دستگاههای ایدئولوژیک برای باز تولید مشروعیت نظام پهلوی مورد استفاده قرار گرفت. این مقاله به بررسی تلاشهای دولت پهلوی برای کنترل دانشگاه و مقاومت دانشگاه در برابر این اقدام می پردازد. در این راستا، سیاست غربی سازی دانشگاهها در این دوران با مخالفت گسترده دانشجویان روبه رو شد. این مخالفتها که از سوی دو گروه دانشجویان چپ و مسلمان صورت می گرفت، منجر به بروز بحران مشروعیت نظام در دانشگاهها شد و زمینه را برای فروپاشی آن فراهم کرد.
۲.

پیوند حامی پیرو و سقوط نظام پهلوی؛ ساختار توازن قدرت و کارگزار انقلابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انقلاب اسلامی نظام پهلوی آموزه نیکسون ، کیسینجر دست نشاندگی زبرنظریه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸۶ تعداد دانلود : ۸۲۸
نظام سیاسی پهلوی برای کسب، نگهداشت و افزایش قدرت، به دلایلی تاریخی نتوانسته بود بر پایه های حقانی قدرت سیاسی (دین، عرف و قانون) تکیه کند. نظام خودکامه در محیط سیاسی داخلی بر دو بنیان استوار می شود: از یک سو، مخالفان خود را به شیوه های گوناگون سرکوب می کند؛ از دیگر سو، برای تامین منابع مالی مورد نیاز برای گسترده سازی کارویژه های دولت به تصاحب اقتدارگرایانه منابع کشور می پردازد. در محیط بین المللی، نظام سیاسی خودکامه اجاره دار تلاش می کند با جلب حمایت قطب های قدرت بین المللی به جبران ضعفی بپردازد که در محیط داخلی با آن روبه روست. آموزه نیکسون ـ کیسینجر در سیاست خارجی امریکا، این امکان را فراهم کرد تا بازیگر دست نشانده بتواند در محیط بین المللی با وابستگی به یک ابرقدرت، منافع قابل توجهی را به دست آورد. در دکترین نیکسون ـ کیسینجر، ثبات در ساختار نظام بین المللی، از طریق تنظیم سازوکار توازن قدرت پدید می آمد. در این معادله قدرت، ایران به عنوان ژاندارم منطقه، از سویی با کاهش هزینه های امنیتی امریکا، به ثبات ساختار بین المللی کمک می کرد. از سوی دیگر، افزایش ناامنی و سرکوب داخلی، میدان عمل کارگزار انقلابی را گسترش می داد. از نظر نگارندگان، مبنای نظری ساختار توازن قدرت، در آموزه نیکسون ـ کیسینجر، به تناقض نمای زبرنظری میان ساختار توازن قدرت و کارگزار انقلابی، اشاره دارد که می توان با تکیه بر آن، وقوع انقلاب اسلامی و گسست پیوند ژنرال ـ ژاندارم را بررسی کرد.
۳.

مبانی رادیکالیسم سیاسی در ایران پهلوی؛ 1357- 1340(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۷۱
از دهه 1340 به بعد شرایط خاصی از نظر سیاسی، اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی (مدرنیزاسیون) بر جامعه ایران حکمفرما شد که تغییرات گسترده ای را در سطح جامعه به وجود آورد و موجی از مخالفت های گسترده را از سال 1340 موجب گردید که همگی سبب نوعی رادیکالیسم سیاسی شد. سؤال اصلی ما در این تحقیق این است که چرا رادیکالیسم سیاسی در میان نیروهای اسلامی در دهه های 40 و 50 شیوع پیدا کرده است؟. فرضیه تحقیق حاضر این است که ماهیّت، ساختار و عملکرد نظام سیاسی پهلوی دوم (نوسازی ناموزون) موجب به وجود آمدن رادیکالیسم سیاسی میان گروه های سیاسی اسلامی در دهه های 40 و 50 شده است. یافته های پژوهش حاضر نیز نشان می دهد، اجرای سیاست هایی چون؛ بی اعتنایی به مذهب و روحانیت، ترویج و تبلیغ فرهنگ غربی و موارد دیگر سبب نوعی رادیکالیسم سیاسی شد. لذا ظهور جنبش های اسلامی ویژگی عمده این مقطع از تاریخ معاصر ایران است. بنابراین مقاله حاضر سعی می نماید با استفاده از روش تحلیلی- تبیینی و استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی رادیکالیسم در ایران معاصر(1357- 1340) بپردازد..