مطالب مرتبط با کلیدواژه

گروه مبتدا


۱.

بررسی جایگاه مبتدا در فارسی بر پایه برنامه کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تاکید مبتدا گروه مبتدا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹۰ تعداد دانلود : ۱۱۴۴
در این مقاله دو دیدگاه هگمن و گوئرون (1999) و کریمی (2005) در مورد انشقاق گروه متمم ساز (CP) و فرافکن های تحت تسلط آن را در ارتباط با جایگاه سازه مبتدا در زبان فارسی مورد بحث قرار می دهیم. درحالی که هر دو رویکرد قائل به وجود دو فرافکن بیشینه نقشی تاکید (FocP) و مبتدا (TopP) بین دو گروه متمم ساز و گروه فعلی اند، اما از دو جهت نیز با یکدیگر متفاوت هستند. تفاوت نخست آن که کریمی جایگاه شاخص گروه زمان [spec TP] را جایگاه آن چیزی می داند که از آن به عنوان مبتدا ی پس زمینه (backround topic) یاد می کند، در حالی که این جایگاه از نظر هگمن و گوئرون جایگاه فاعل است . تفاوت دوم آن که در فرضیه انشقاق گروه متمم ساز پیشنهادی هگمن و گوئرون در فاصله بین گروه متمم ساز و گروه تصریف یا گروه زمان دو فرافکن بیشینه مبتدا وجود دارد که فرافکن مبتدای پایین تر خاصیت بازگشتی(recursive) دارد، در حالی که در تحلیل کریمی تنها یک فرافکن بیشینه نقشی مبتدا وجود دارد. بر این اساس، طبق تحلیل کریمی در جملات دارای دو مبتدا، مبتدای جدید (shifted topic) در جایگاه شاخص گروه مبتدا و دیگری در جایگاه شاخص گروه زمان قرار دارند، در حالی که طبق تحلیل هگمن و گوئرون هر یک از سازه های مبتدا در یکی از دو جایگاه شاخص گروه مبتدا واقع می شود. در این مقاله با استفاده از حرکت گروه های اسمی نا-مشخص (non-specific) در ساخت های دارای سازه تاکیدی و نیز تطابق آن با فعل نشان خواهیم داد که تحلیل هگمن و گوئرون از کفایت بیشتری برخوردار است.
۲.

ساخت های کنایی در گویش هورامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطلق گویش هورامی گروه مبتدا ساخت های کنایی مضاعف سازی واژه بست برنامة کمینه گرا گروه کانون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۷۶ تعداد دانلود : ۱۱۳۹
مقالة حاضر به بررسی ساختهای کنایی در گویش هورامی میپردازد. گویش هورامی در ساختهای گذشتة ساده از الگوی حالت کنایی گسسته بهره میگیرد. این گویش علاوه بر استفاده از سازکار مضاعفسازی واژهبست ، برای نشان دادن الگوی حالت کنایی از سازکار دیگری نیز بهره میگیرد که منحصر به این گویش است و در سایر گویشهای کردی دیده نمیشود. در ساختهای برآمده از سازکار دوم بیان الگوی کنایی، سازه ها ی فاعل و مفعول مستقیم به ترتیب دستخوش فرایندهای تأکید و مبتداسازی می شوند؛ بدین ترتیب این ساختها نسبت به ساخت هایی که از سازکار مضاعفسازی واژه بست بهره می گیرند، خوانش معنایی نشاندارتری دارند. ترتیب سازه های به کار رفته در ساخت های کنایی نشاندار همواره ثابت است؛ سازة مفعول مستقیم در موضع آغازین این ساختها ظاهر میشود، در جایگاه بعدی سازة فاعل که همواره میزبان تکواژ حالت نمای غیرفاعلی است قرار می گیرد و در پایان جایگاه پایانی جمله را فعل گذشتة ساده از آن خود می کند. پژوهش حاضر دو هدف عمده را در دستور کار خود دارد: نخست بررسی و توصیف ساختهای کنایی بینشان و نشان دار در گویش هورامی و بیان ویژگیهای بنیادین هریک از آنها و دوم تلاش برای ارائة تبیین نحوی از مراحل فرایند اشتقاق نحوی ساختهای کنایی نشاندار بر پایة مفاهیم نظری برنامة کمینهگرا. تبیین نحوی ارائه شده در این مقاله از مفاهیم جدید مطرح شده در چارچوب برنامة کمینهگرا بهره می گیرند؛ نظیر فرضیة گروه متممساز گسسته و فرافکن های بیشینة تأکید و مبتدا .