مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
عدالت فردی
منبع:
اخلاق بهار ۱۳۸۷ شماره ۱۱
حوزه های تخصصی:
بحث عدل و عدالت در همهی زمان ها و مکان ها ارزشمند است. آنچه که از مفهوم عدالت به ذهن متبادرمیشود چیزی جزحسن وزیبایی نیست. در رأس همهی عدالت ها، عدل الهی است، به این معنی که پروردگار، فعلی بر خلاف عدالت انجام نداده و در حق بندگان خود ظلم نمینماید. خداوند عادل، انبیای خود را برای بسط عدالت فرستاده و درآیات قرآن انسان ها را نیزبه رعایت عدالت در همهی امور دعوت نموده است که این به معنای عدالت بشری میباشد. عدالت بشری خود به دو قسم تقسیم میشود: عدالت فردی و عدالت اجتماعی. افراد ابتدا باید عدالت را درون خود ایجاد کنند؛ بدین صورت که با حاکم کردن قوهّی عقل بر سایرقوای نفس، آنها را متعادل و متوازن نمایند [عدالت فردی]. و پس از آن درصدد اجرای عدالت در اجتماع باشند [عدالت اجتماعی]. در این مقاله اقسام عدالت بشری مورد نظر است.
مقالهی حاضر بر آن است که عدالت فردی و اجتماعی را بررسی نماید. این سؤال مطرح میشود که چه رابطه ای بین عدالت فردی و اجتماعی وجود دارد؟ حضرت امام(ره) عدالت فردی و تقوا را شرط تحقق عدالت اجتماعی میدانند. در پاسخ به سؤال و برای ورود به بحث، ابتدا به جایگاه عدالت در قرآن و سپس به اهمیت آن در روایات پرداخته شده است. پس از آن به تعریف مفهوم عدالت پرداخته وچندتعریف از آن ارائه شده و در ادامه عدالت بشری را ذیل دو عنوان، عدالت فردی و عدالت اجتماعی بررسی نموده ایم.
امام خمینی (ره) و سایرعلمای اخلاق، ایجاد عدالت بین قوای نفس راکه منجر به عادل بودن فرد میشود، به عنوان شرط و زمینه برای اجرای عدالت در دیگران و در جامعه میدانند. امام (ره) معتقدندکه انسان ابتدا باید درگفتار و کردار خود عدالت داشته باشد و سپس درصدد اجرای عدالت برای دیگران باشد.
اسلام و عدالت اجتماعی
منبع:
تأمل سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱
23 - 37
حوزه های تخصصی:
تحقیق و بررسی در مورد «عدالت اجتماعی» حایز اهمیّت بسیار است، چون از راه شناخت »عدالت» ماهیت دین اسلام روشن می شود. «عدالت به معنای قرار دادن اشیا در جایگاه بایسته آنها است» و می توان دین اسلام را به همین تعریف بیان کرد، چون دین اسلام به هدف برقراری عدالت به وجود آمده است. خداوند متعال می فرماید: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط » بلکه میتوانیم جلوتر برویم و اقرار کنیم که عدالت، هدف آفرینش است: «بالعدل قامت السماوات و الارض». عدالت تنها راه ایجاد نظم و حل مشکلات جامعه هست به این سبب است، می بینیم که دین اسلام به آن خیلی اهمیّت می دهد و در همه اقدامات، عدالت مشروط شده است. «عدالت»، یکی از اصول دین اسلام است، یکی از شروط امامت و رهبری سیاسی امت است و عدالت مهمترین شرط مرجعیت دینی است. عدالت به دو قسم: عدالت فردی و اجتماعی تقسیم شده است. در این بحث به تبیین هرکدام از آنها پرداخت می شود و نظریات موجود را بررسی می کند، در ادامه با راه اسلام برای ایجاد عدالت در جامعه و روش مبارزه با اقداماتی که ضد عدالتند آشنا خواهیم شد.
عدالت و تأثیر آن بر حکومت مطلوب در اندیشه سیاسی امام خمینی(ره)
منبع:
پژوهش در تاریخ سال دوم زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴ (پیاپی ۵)
67 - 90
حوزه های تخصصی:
برای بررسی مفهوم عدالت و تأثیر آن بر حکومت مطلوب امام خمینی، ابتدا باید به تحلیل ارزش ها پرداخت. چراکه هم مفهوم عدالت و هم ایده حکومت مطلوب ازنوع پدیده های ارزشی هستند که این امر نیز با روش هنجار گرایانه قابل بررسی می باشد. دراین مقاله تلاش براین است که به بررسی حکومت مطلوب و جایگاه عدالت درآن پرداخته شود و نشان داده شود که اولاًچه نسبتی بین عدالت و حکومت مطلوب در اندیشه سیاسی امام خمینی وجود دارد و ثانیا ًعدالتی که درحکومت مطلوب مد نظر امام بوده است ازچه نوع عدالتی است؛ یعنی عدالت فردی است یا عدالت اجتماعی؟ برای رسیدن به این هدف به تحلیل و بررسی اندیشه های امام در مجموعه آثارشان پرداخته می شود. فرضیه اصلی ما این است که در اندیشه سیاسی امام خمینی (ره) تأسیس حکومت مطلوب برای اجرا و تحقق عدالت اجتماعی است.
معانی عدالت در اخلاق اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
نقد و نظر سال هجدهم بهار ۱۳۹۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
102 - 126
حوزه های تخصصی:
یکی از مفاهیم کلیدی که در حوزه های مختلف علوم انسانی از جمله علم اجتماع، سیاست و اخلاق مطرح می شود، «عدالت» است. از این اصطلاح، تعاریف و معانی مختلفی وجود دارد. هدف این پژوهش، بررسی معانی عدالت در اخلاق اسلامی است. برخی از حکمای اسلامی به تبع افلاطون، با ارائه تعریفی نفسانی و روان شناختی از عدالت، آن را به سازگاری و تسالم قوای نفس تعریف کرده اند. عدالت بر اساس این تعریف، فضیلت جامع نفس است که از حصول فضایل سه گانه نفس، یعنی حکمت، شجاعت و عفت پدید می آید. برخی دیگر به تبع ارسطو، عدالت را فضیلت حد وسط بین ظلم و انظلام تعریف کرده اند که به توزیع عادلانه اموال و امکانات بین دیگران مربوط است. برخی نیز عدالت را به فضیلت عقل عملی که از اعتدال آن اعتدال جمیع قوا حاصل می شود تعریف کرده اند. در نهایت، به نظر می رسد تعریف کامل و جامع عدالت، قرار دادن هر چیز در جای مناسب خودش است و تعاریف دیگر عدالت اعم از تعریف روان شناختی، اجتماعی، سیاسی و ... همه در نهایت به این تعریف جامع بازگشت می کنند. در این مقاله به مباحث دیگری حول مفهوم عدالت مانند تعیین رذیلت مقابل عدالت، اندراج انواعی خاص از فضایل تحت عدالت و بساطت و ترکب معنای آن در اخلاق اسلامی نیز پرداخته شده است.
عدالت فردی در نامه های امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام به کارگزارا ن در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عدالت خواهی اصلی فرامکانی و فرازمانی و از مسائلی است که همواره، مطلوب بشر بوده است. به گواهی تاریخ امیرالمومنین امام علی علیه السلام در سیرهی حکومتی خود بیشترین اهتمام را برای تحقق عدالت داشتند و کارگزاران خود را نیز به رعایت عدالت سوق می دادند. توجه به مؤلفه هایی از عدالت که در سیره علوی مورد اعتنا بوده است، می تواند چراغ راه دیگران برای حرکت در این مسیر باشد. این پژوهش با روش تحلیل مضمون به تبیین مضامین عدالت فردی پرداخته است که در نامه های امیرالمؤمنین امام علی(ع) به کارگزاران خود اشاره شده است. از نگاه آن حضرت(ع) عدالت فردی، مقدمه ی عدالت اجتماعی است که شامل مضامین تقوا، مراقبت از نفس، رعایت واجبات و دوری از محرمات، نهی از رذائل اخلاقی، اصول ارتباطی با خداوند، اصول معاشرت، زهد، شکرگزاری، استمداد از خداوند، تلاش برای اقامهی حق، انجام امور به موقع میشود.
تأملی بر جایگاه عدالت در پیوند حقوق و اقتصاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای اقتصادی ایران سال ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
309 - 329
حوزه های تخصصی:
امروزه با گسترش جوامع بشری شاهد شکل گیری نهاد ها و سازمان ها با کارکردهای نوین حقوقی هستیم که تنظیم و تدوین قوانین حاکم بر آنها با رویکرد حقوقی صرف، ناروا عنوان شده و موجب دخالت علم اقتصاد و به تبع آن تحلیل اقتصادی حقوق شده است. تحلیل هایی که با هدف ایجاد یا افزایش عدالت و کارایی گاه سبب ورود محدودیت هایی بر اجرای حقوق و آزادی-های افراد می شود. این پیگیری کارایی این نگرش را در ذهن برخی ایجاد نموده است که تحلیل اقتصادی حقوق در تعارض با عدالت می باشد که به عنوان مبنا و هدف قواعد حقوقی است؛ اما مدافعان تحلیل اقتصادی حقوق، نه تنها معتقد به هیچ تعارضی نبوده، بلکه توجه به نگرش تحلیل اقتصادی را امری ضروری در تدوین و اصلاح قوانین به منظور تأمین هر چه مناسب تر عدالت اجتماعی می دانند. مقاله پیش رو با اتخاذ روش توصیفی تحلیلی، درصدد تبیین رابطه تحلیل اقتصادی حقوق با مبانی عدالت و تعیین جایگاه این نگرش در امر قانون گذاری است. نتایج نشان می دهد استفاده از نگرش تحلیل اقتصادی حقوق افق های جدیدی را برای تحول در حقوق (در راستای تحقق هرچه شایسته تر عدالت) در اختیار قوه مقننه قرار می دهد و شایسته است از ظرفیت های آن در امر قانون گذاری و اصلاح قوانین بهره برده شود.