عوامل شناختی و هیجانی مؤثر بر کمردرد مزمن زنان: تبیین نقش باورهای ترس- اجتناب، فاجعه آفرینی درد و اضطراب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: درد یک تجربه ادراکی پیچیده و با دخالت ساز و کارهای روان شناختی است که باعث اختلال در عملکرد فرد می شود. هدف اصلی این پژوهش تحلیل رابطه بین عوامل شناختی و هیجانی با درد مزمن زنان مبتلا به کمردرد شهر اصفهان بود.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مقطعی بوده، جامعه آماری آن کلیه زنان مبتلا به کمردرد مزمن که در تابستان 1390 به کلینیکهای خصوصی، بیمارستان ها و مطب های خصوصی شهر اصفهان مراجعه کردند، را شامل می شد. تعداد 50 نفر از زنان مبتلا به کمردرد مزمن به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه جمعیت شناختی، پرسش نامه غربالگری چند بعدی درد، مقیاس باورهای اجتناب- ترس، مقیاس فاجعه آفرینی درد و مقیاس بالینی (بیمارستانی) اضطراب بود. داده های حاصل از پرسش نامه های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی Pearson، رگرسیون Stepwise و Hierarchical مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین درد با باورهای ترس- اجتناب و فاجعه آفرینی درد و اضطراب رابطه مثبت وجود داشت و نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که باورهای ترس- اجتناب و فاجعه آفرینی 6/45 درصد از واریانس درد را تبیین می کنند. همچنین نتایج رگرسیون سلسله مراتبی تعدیلی مؤید نقش تعدیلی شغل در رابطه بین اضطراب با درد بود.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر بیانگر این است که بر حسب باورهای ترس- اجتناب و فاجعه آفرینی می توان درد مزمن زنان مبتلا به کمردرد را پیش بینی نمود و با توجه به نقش تعدیل کنندگی شغل در رابطه بین کمردرد با اضطراب، می توان با کاهش فشارهای شغلی، اضطراب و در نتیجه درد را کاهش داد.