مقالات
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم و روایات رسیده از معصومان(ع)، ما را به الگوگیری و اسوه قراردادن رسول خدا(ص) و اهل بیت(ع) توصیه کرده اند. بررسی زندگی اولیای الهی نشان می دهد که سیره آن حضرات در ابعاد مختلف می تواند الگوی برتر و دارای منافع و مصالح گسترده تری باشد. یکی از ابعاد سیره، توجه معصومان(ع) به ارائه خدمات اجتماعی متنوع و متعدد در سطوح و لایه های مختلف جامعه بود. در سیره آن بزرگواران، هم توصیه به انجام امور خیر و نافع برای عامه وجود دارد و هم اهتمام عملی به آن. این مقاله درصدد پاسخ به این سوال است که رسول خدا(ص) و اهل بیت آن حضرت، در خصوص نیاز جامعه اسلامی به خدمات اجتماعی چگونه عمل می کرده و چه توصیه هایی دارند؟ بررسی ها نشان می دهد که در سیره معصومان(ع)، کمک به رفع نیاز و حل مشکل نیازمندان، توجه به مشکلات و نیازهای همه افراد جامعه، اصلاح روابط و رفع کدورت ها، توجه به نیازهای خواص در راستای گسترش فرهنگ خدمت رسانی در جامعه، رعایت مواسات و توصیه به تعاون، توجه به نیازهای خویشاوندان، ساخت مسجد، توجه به خانواده های زندانیان و آزادساختن بردگان، در سطوح و لایه های مختلف اجتماعی، مورد اهتمام عملی و توصیه جدی آنان قرار داشته است.
نقش فعال زنان یاریگر در حمایت از امامان(ع) با تاکید بر دوره خلافت امویان در قرن اول هجری (40-95ق)
حوزه های تخصصی:
برخلاف نگاه اموی و عباسی، آموزه های راستین اسلام که از طریق روایات معصومان(ع) به دست ما رسیده است، بر حضور فعال زنان در عرصه اجتماعی تاکید دارد. زنان مسلمان به عنوان نیمی از جامعه اسلامی، ظرفیت بالایی در تحولات در میان امت اسلامی داشته اند. آنان در برهه هایی از تاریخ، نقش فعالی ایفا کرده و در یاری رساندن به دین خدا و دستیابی به اهداف تعیین شده توسط امامان کوشیده اند. یکی از دوره های مهم تاریخ اسلام، عصر قدرت گیری امویان تا اواخر قرن اول هجری است که دوره امامت امام حسن، امام حسین و امام سجاد(ع) است. اخبار حاکی از تلاش زنان یاریگر ولایت در این دوره، کم بوده و توجه به نقش زنان یاریگر در این زمان، اندک است. این تحقیق درصدد پاسخ به این پرسش است که زنان یاریگر ولایت و همراهان امام در این دوران، چه فعالیت هایی داشته و چگونه از امام خود حمایت می کردند؟ به نظر می رسد زنان در چند عرصه از جمله مواجهه فکری و اعتقادی، حضور مستقیم در صحنه مقابله، همکاری در قصاص قاتلان کربلا، مشارکت در آیین ها و پناه دادن به شیعیان اهل بیت(ع) نقش فعالی داشتند و نام برخی از ایشان در تاریخ ثبت شده است.
مقایسه تطبیقی شیوه های تبلیغی پیامبر(ص) در دعوت به اسلام با سیاست های تبلیغی معاویه در شام
حوزه های تخصصی:
تلاش های رسول خدا(ص) در دوره کوتاه رسالت، تاثیرات گسترده و در برخی موارد، اثرات عمیقی در جامعه اسلامی گذاشت و به زودی، پیام آسمانی آن حضرت، در قلمرو دو امپراتوری بزرگ عصر، سیطره یافت. جامعه اسلامی، در همه ابعاد رشد کرد و از جامعه جاهلی فاصله گرفت. در دوره عثمان، شاخه اموی قریش، که سرسخت ترین دشمنان رسول خدا(ص) بودند و تا آخرین فرصت در مقابل آن حضرت صف آرایی کرده بودند، قدرت سیاسی را در اختیار گرفتند و زمامداری جامعه اسلامی به دست فردی زیرک و باهوش از این قبیله افتاد. با گسترش فعالیت های تبلیغی معاویه، برخی دستاوردهای امت اسلامی از دست رفت و ارزش های دوره جاهلی، که با کوشش طاقت فرسای پیامبر(ص) رنگ باخته بود، پررنگ شد و غلبه یافت. مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش اساسی است که روش های تبلیغی پیامبر در توسعه فرهنگ اسلامی و رشد امت اسلام چه بود و معاویه چه روشی را در تبلیغ اسلام با قرائت اموی به کار بست و هر کدام چه دستاوردهایی داشتند؟ یافته های این تحقیق نشان می دهد که رسول خدا(ص)، از شیوه های گفتاری، رفتاری یا ترکیبی مختلف استفاده کرده و با رشددادن آگاهی و ترویج مدارا و با رعایت کرامت مخاطبان، جامعه را متحول کرد و در مسیر رشد ظاهری و تعالی معنوی قرار داد. با گذشت سه دهه از رحلت رسول خدا(ص) و حاکمیت معاویه، خلافت به سلطنت مبدل شد و شیوه های تبلیغ در پوشش تبلیغ دینی با استفاده از افراد خاص و ثروت و قدرت سیاسی و استفاده ابزاری از جهل مردم به ویژه شامیان، در تثبیت حاکمیت امویان کوشید و اهداف اجتماعی و الهی اسلام را در راستای منافع حکومت امویان تفسیر کرد.
بررسی عاملیت حیات معقول در تکامل تاریخ از منظر علامه محمدتقی جعفری(ره)
حوزه های تخصصی:
«فلسفه نظری تاریخ» گذشته بشری را به مثابه یک واحد در نظر گرفته و در خصوص حرکت، عامل حرکت، هدف، مسیر و مراحل سیر آن، نظریه پردازی می کند. برخی فیلسوفان نظری تاریخ، حرکت تاریخ را رو به پیشرفت و تکامل دانسته و برخی دیگر برخلاف آن اعتقاد دارند. علامه محمدتقی جعفری، از فیلسوفان مسلمان آشنا به فلسفه اسلامی و غربی، ضمن طرح بحث محوری حیات معقول، معتقد است بشر از نظر علمی و فناوری، دارای پیشرفت بوده، ولی از منظر اخلاقی، در مسیر تکامل نیست؛ ازاین رو، پیشرفت های علمی و فناوری، در خدمت فساد و افساد در زمین قرار گرفته است. ایشان بر اساس آموزه های دینی معتقد است در جهان بشری بعد از دوره ظهور مصلح موعود، پیشرفت مادی، تکامل معنوی و اخلاقی با هم رخ خواهد داد. این مقاله با بررسی تبیینی این نظریه با کلیدواژه حیات معقول، به نقد این نظریه پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد این نظریه هرچند در تبیین فلسفه نظری منسجم با تکیه بر منابع دینی، موفقیت داشته و از اعتبار علمی برخوردار است، ولی در بخشی از نظریه، دارای ابهام است و از کافی نبودن استدلال های مطرح شده در اثبات نظر خویش رنج می برد.
مناسبات علمی شیعیان عصر حضور با امامان(ع) با تاکید بر دوره صادقین(ع)
حوزه های تخصصی:
شناخت و ارزیابی رفتارها و مناسبات شیعیان در تعامل با امامان(ع)، رهیافتی مهم و ضروری برای شناخت و تحلیل دقیق سیره ائمه اطهار(ع) است. این مهم در حوزه های مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و... نیازمند بررسی است. در پژوهش حاضر، روابط و مناسبات علمی شیعیان نسبت به ائمه(ع) در دوره زمانی عصر حضور با تاکید بر عصر صادقین(ع) بررسی شده است. افزون بر این، گونه های مختلف مناسبات و روابط علمی شیعیان با ائمه(ع) در عصر حضور، شناسایی و معرفی شده و به این پرسش پاسخ داده شده است که شیعیان چگونه از مقام علمی ائمه(ع) بهره می بردند و آیا روابط شیعیان با امامان، متناسب با جایگاه علمی ایشان بوده است؟ مهم ترین محور این نوشتار، بحث علم آموزی شیعیان دوره حضور از امامان(ع) و ثبت آموخته هاست. شیعیان به دلیل باور به مرجعیت علمی ائمه(ع) و برخورداری ایشان از علم لایزال الهی، در مسائل علمی، از امامان(ع) پیروی کرده و سخنانشان را حجت می دانستند. آنان با مراجعه به ایشان در مواضع متعدد، از خرمن دانش فراوان ائمه(ع) بهره جسته و شبهات و مشکلات عملی خویش را برطرف می ساختند. رشد و بالندگی تشیع و توسعه فرهنگی مکتب اهل بیت(ع) مهم ترین پیامد مناسبات علمی شیعیان با ائمه(ع) بوده است.
نقش ابن قتیبه دینوری در گسترش علوم اسلامی قرن سوم هجری
حوزه های تخصصی:
ابن قتیبه دینوری(213-276ق)، یکی از دانشمندان و نویسندگان قرن سوم هجری است که تألیفات زیادی از خود به جای نهاده است. کثرت این نگاشته ها موجب توجه محققان غربی و شرقی به وی شده و نظرها و تحلیل های گوناگونی درباره او و آثارش ارائه گردیده است. نوشتار حاضر با روش توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، به بررسی نقش ابن قتیبه دینوری در گسترش علوم در قرن سوم هجری پرداخته است. نتایج به دست آمده، نشان دهنده آن است که وی در گسترش محتوایی علومی همچون: علوم قرآنی، شعر، لغت، کلام، فقه و تاریخ، نقش مثبتی ایفا کرده است. ابن قتیبه هرچند نتوانسته در تألیفاتش، ابداع کننده سبک جدید یا خالق اثری نو و خلاقانه باشد، اما مهم ترین خدمت علمی او به متأخرین، حفظ بسیاری از مطالب تاریخی، کلامی، لغوی و ادبی بود. او با جمع آوری و کتابت آن، موجب بقا و انتقال آن به آیندگان شده است.