استراتژی جمهوری اسلامی ایران در دریای سرخ: اهداف و تاکتیک ها
منبع:
سیاست پژوهی غرب آسیا سال اول پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱
71-91
حوزههای تخصصی:
منطقه دریای سرخ و تنگه باب المندب به دلیل قرار گرفتن در مسیر عبور بخش عمده ای از تجارت جهانی انرژی و کالا، از مهم ترین گذرگاه های استراتژیک جهان به شمار می آید. پس از سال ۲۰۱۱ و تشدید بحران یمن، این منطقه به صحنه رقابت شدید جمهوری اسلامی ایران، عربستان سعودی، ایالات متحده و رژیم صهیونیستی تبدیل شد. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که: استراتژی ایران در دریای سرخ چه اهدافی را دنبال می کند و تا چه اندازه توانسته است امنیت ملی ایران را در برابر تهدیدات ژئوپلیتیک تضمین کند. فرضیه مقاله این است که سیاست خارجی ایران در این منطقه عمدتاً با هدف پیشگیری از گسترش تهدیدات خارجی، افزایش عمق استراتژیک، و ایجاد بازدارندگی در برابر ائتلاف های متخاصم مانند عربستان سعودی، ایالات متحده و رژیم صهیونیستی شکل گرفته است و نقش مهمی در ایجاد بازدارندگی در مقابل رقبا و دشمنان داشته است. چارچوب نظری پژوهش، رئالیسم تدافعی است که بر اولویت امنیت بر توسعه طلبی تأکید دارد و موازنه تهدید را به عنوان راهبرد اصلی دولت ها در نظم آنارشیک بین المللی معرفی می کند. روش تحقیق کیفی– توصیفی است و روش و ابزار اجرای پژوهش بهره گیری از محتوای اسنادی شامل تحلیل بیانیه ها و اسناد رسمی جمهوری اسلامی ایران، گزارش های بین المللی و مطالعات دانشگاهی است. یافته های پژوهش نشان می دهند که سیاست ایران در دریای سرخ، همسو با منطق رئالیسم تدافعی، از طریق ائتلاف سازی با بازیگران نیابتی و بهره گیری از ظرفیت های نامتقارن دریایی، موفق به ایجاد بازدارندگی در برابر ائتلاف عربی– آمریکایی و حفظ منافع راهبردی خود شده است. این الگو توانسته بازدارندگی و توازن نسبی را در یکی از حساس ترین نقاط ژئوپلیتیکی جهان و در راستای امنیت ملی ایران برقرار کند