توسعه کالبدی شهری بر اساس عدالت فضایی (مورد مطالعه: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار محیط جغرافیایی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
204 - 219
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، نابرابری های اجتماعی- اقتصادی به طور فزاینده ای در شهرها آشکار شده اند. در نتیجه هجوم مهاجران، سرمایه گذاری های انجام شده و توسعه زیرساخت های شهری، بعضی از شهرها و یا مناطقی از آنها در حال شکوفایی هستند؛ اما تعداد زیادی از شهرها و مناطق به طور فزاینده ای، رها شده اند. نابرابری های رو به افزایش منجر به شکاف رو به رشدی بین محله های غنی و فقیر شده است. ازاین رو هدف از انجام این پژوهش، تبیین عوامل مؤثر در توسعه کالبدی- فضایی شهر یاسوج بر اساس چارچوب نظری عدالت فضایی است. به منظور دستیابی به این هدف با توجه به رویکرد کمی، و استراتژی پیمایشی و ابزار پرسشنامه از میان شهروندان شهر یاسوج بعنوان جامعه آماری تعداد ۳۸۴ نفر حجم نمونه، به روش کوکران انتخاب شده اند. در نهایت با توجه به سیستم معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی، تجزیه و تحلیل نهایی انجام شد. نتایج گویای اهمیت چهار شاخص اجتماعی (با ضریب اثر ۳۵۵/۰)، اقتصادی (با ضریب اثر ۳۴۲/۰)، کالبدی (با ضریب اثر ۴۹۱/۰) و مدیریتی (با ضریب اثر ۱۷۶/۰) در توسعه شهر یاسوج است. در این بررسی مشخص شده است که کمترین اثرگذاری در شاخص های توسعه انسانی و مدیریتی و بیشترین نگاه به سمت برقراری توازن کالبدی و اقتصادی- اجتماعی بوده است. بنابراین نتیجه گیری کلی این است که مسیر توسعه در شهر یاسوج، مسیری معکوس در نظریه های توسعه شهری کشورهای توسعه یافته است. بدین معنا که سیستم های مدیریتی و فکری و انسانی در اغلب کشورهای توسعه یافته بعنوان قلب نظام برنامه ریزی شهری محسوب می شود و ابعاد کالبدی و فیزیکی که در تناسب با دیدگاه جبر محیطی به شهر است، کمتر مورد توجه بوده است.